انواع بیماریهای واگیردار که باعث مرگ میشوند

در طول تاریخ، بیماریهای واگیردار زیادی جوامع بشری را درنوردیده و جان میلیونها نفر را به کام مرگ کشاندهاند. در طی زمان پزشکان و پرستاران همواره در تلاش بودند بیمارانی که حتی از این دست مریضیهای لاعلاج گرفتار میشوند را نیز درمان کنند. پرستار بیمار در مراقبت و نگهداری از بیمار ها به صورت نیمه وقت و شبانه روزی تلاش میکند تا راه بهبودی برای بیماران پیدا کند.در این مطلب به 10 مورد از مرگبارترین و هولناکترین این بیماریها میپردازیم:
1. طاعون: 75 تا 200 میلیون مرگ
طاعون، که با نام هولناک “مرگ سیاه” نیز شناخته میشود بیماری واگیردار، در قرن چهاردهم میلادی مانند طوفانی سهمگین بر اروپا فرود آمد و فاجعهای بیسابقه را رقم زد. این بیماری مهلک که عامل آن باکتری “یرسینیا پستیس” بود، در عرض چند سال، جان میلیونها نفر را در این قاره نگونبخت گرفت و چهره اروپا را دگرگون کرد. مرگبارترین اپیدمی طاعون، مرگ سیاه بود که در اواسط قرن چهاردهم میلادی رخ داد. این بیماری تخمین زده میشود که 30 تا 60 درصد جمعیت اروپا را از بین برده باشد، که حدود 75 تا 200 میلیون نفر میشود.
طاعون از طریق نیش ککهای آلوده که معمولاً بر بدن جوندگان مانند موش و سنجاب زندگی میکردند، به انسان سرایت میکرد. باکتری یرسینیا پستیس پس از ورود به بدن انسان، غدد لنفاوی را به شدت متورم میکرد و بیماری هولناکی به نام “طاعون دِبُلی” را به وجود میآورد. تورم غدد لنفاوی که به “بubo ” معروف بود، با درد و تب شدید همراه بود و در بسیاری از موارد منجر به مرگ میشد.
اما طاعون به همین جا ختم نشد. در برخی موارد، باکتری یرسینیا پستیس از طریق جریان خون به سایر نقاط بدن، به ویژه ریهها سرایت میکرد و “طاعون ریوی” را به وجود میآورد. این نوع از طاعون که بسیار مسریتر بود، از طریق تنفس منتقل میشد و قربانیان را به سرفههای خونی و مرگ حتمی دچار میکرد.
طاعون در آن دوران تاریک، وحشت و اضطراب را به جان مردم انداخت. فقدان ناگهانی عزیزان، خیابانهای خالی از سکنه، و تودههای اجساد بیجان در گوشه و کنار شهرها، تصویری هولناک از آن دوران را به یادگار گذاشته است.
مرگ سیاه پیامدهای ناگوار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی عمیقی برای اروپا به دنبال داشت. با مرگ میلیونها نفر، نیروی کار به شدت کاهش یافت و اقتصاد با رکود شدیدی روبرو شد. همچنین، این فاجعه هولناک، باعث افزایش خرافات و تعصبات مذهبی در میان مردم شد و به آزار و اذیت اقلیتهای مذهبی و قومی دامن زد.
اگرچه طاعون در قرنهای بعد تا حد زیادی مهار شد، اما هنوز هم در برخی نقاط جهان به صورت پراکنده مشاهده میشود. این موضوع نشان میدهد که هوشیاری و اقدامات پیشگیرانه همواره برای مقابله با بیماریهای عفونی ضروری است.
به نقل از ویکی پدیا
طاعون یک بیماری عفونی است که توسط باکتری Yersinia pestis ایجاد می شود. علائم عبارتند از تب، ضعف و سردرد. معمولاً این یک تا هفت روز پس از مواجهه شروع می شود. سه شکل طاعون وجود دارد که هر یک قسمت متفاوتی از بدن را تحت تاثیر قرار می دهد و علائم مرتبط را ایجاد می کند. طاعون پنومونی ریه ها را آلوده می کند و باعث تنگی نفس، سرفه و درد قفسه سینه می شود. طاعون بوبونیک غدد لنفاوی را تحت تأثیر قرار می دهد و آنها را متورم می کند. و طاعون سپتی سمی خون را آلوده می کند و می تواند باعث سیاه شدن بافت ها و مرگ شود.
بیماری | درمان | توضیحات |
هاری | واکسینه نشده | قابل پیشگیری است ولی درمان صد درصدی ندارد. |
ابولا | بدون واکسن | با برخی درمان های مستمر بهبود یافت |
سیاه سرفه | واکسینه نشده | اقداماتی برای پیشگیری دارد |
واریسلا آبله مرغان | واکسینه نشده | روشهایی برای کمک به تسکین علائم و جلوگیری از عوارض وجود دارد |
فلج اطفال | بدون تجهیزات تنفس مصنوعی | در حال حاضر هیچ درمان قطعی برای فلج اطفال وجود ندارد |
2. فلج اطفال: 10 هزار مرگ از سال 1916
فلج اطفال، یک بیماری عفونی حاد، که زمانی سایه مرگ را بر سر کودکان میگسترد، امروزه به لطف تلاشهای علمی و توسعه واکسن، به خاطرهای دور تبدیل شده است. عامل این بیماری واگیردار، ویروس “پولیو” است که با حمله به سیستم عصبی، میتواند فلج دائمی و حتی مرگ را به ارمغان بیاورد.
در گذشته، فلج اطفال به عنوان یکی از معضلات بزرگ بشریت و بیماری واگیردار، جان هزاران کودک را در سراسر جهان میگرفت. آمار وحشتناک 10 هزار مرگ در سال 1916، گویای عمق این فاجعه است اما نقطه عطفی در این مسیر غمانگیز، دهه 1950 میلادی بود، زمانی که با ابداع واکسن فلج اطفال، طلسم این بیماری هولناک شکسته شد.
واکسن فلج اطفال، سپر قدرتمندی در برابر این بیماری مخوف بود که به تدریج، گامهای بلندی در جهت ریشهکنی آن برداشت. به طوری که امروزه، شاهد کاهش چشمگیر موارد ابتلا و مرگ و میر ناشی از فلج اطفال در سطح جهانی هستیم.
اگرچه هنوز در برخی نقاط دور افتاده، زمزمههایی از این بیماری به گوش میرسد، اما تلاشهای بیوقفه برای ایمنسازی کودکان و قطع زنجیره انتقال ویروس، نویدبخش آیندهای عاری از فلج اطفال است.
در این مسیر پرفراز و نشیب، نقش دانشمندان، پزشکان و سازمانهای بهداشت جهانی، ستودنی است. با تعهد و پشتکار آنان، نسلی از کودکان از گزند این بیماری نجات یافتهاند و گامی بلند در جهت ارتقای سلامت جامعه برداشته شده است.
با وجود دستاوردهای چشمگیر، هوشیاری و تلاش مستمر برای ریشهکنی کامل فلج اطفال ضروری است. زیرا این ویروس همچنان در کمین است و غفلت از آن میتواند دوباره فاجعهای انسانی را رقم بزند.

3. آبله: کاهش جمعیت بومیان آمریکا از 12 میلیون به 235 هزار نفر
آبله، بیماری هولناک و بیماری واگیردار که با تب، بثورات پوستی و در موارد وخیم مرگ همراه بود، در طول تاریخ بشریت بلای جان میلیونها نفر شده است. در میان قربانیان این بیماری، بومیان آمریکا به طرز فجیعی مورد ظلم قرار گرفتند.
پیش از ورود اروپاییان به قاره آمریکا، جمعیت بومیان این سرزمین حدود 12 میلیون نفر تخمین زده میشود اما با ورود اروپاییها، فاجعهای عظیم رقم خورد. بیماریهای واگیردار که اروپاییان به همراه خود آورده بودند، به سرعت در میان بومیان که هیچگونه ایمنی در برابر آنها نداشتند، شیوع پیدا کرد.
آبله یکی از مرگبارترین این بیماریها بود. بومیان آمریکا که هیچ آشنایی با این بیماری نداشتند، سیستم ایمنی ضعیفی در برابر آن داشتند. در نتیجه، این بیماری با سرعتی وحشتناک در میان آنها گسترش یافت و جان میلیونها نفر را گرفت.
تخمین زده میشود که بین 50 تا 90 درصد از جمعیت بومیان آمریکا در اثر ابتلا به آبله جان خود را از دست دادند. این فاجعه هولناک، نسلکشی واقعی بود که به دست اروپاییان رقم خورد. مرگ و میر گسترده ناشی از آبله، به فروپاشی جوامع بومی و از دست رفتن فرهنگ و هویت آنها منجر شد.
امروزه، آبله به طور کامل ریشهکن شده است اما فاجعهای که این بیماری بر سر بومیان آمریکا آورده، هرگز نباید فراموش شود. این واقعه تلخ، یادآور ظلم و ستمی است که اروپاییان بر بومیان این سرزمین روا داشتند و درس عبرتی برای نسلهای آینده است.
ریشهکن شدن آبله نشان میدهد که با تلاش و همکاری بینالمللی میتوان حتی هولناکترین بیماریها را نیز شکست داد. این دستاورد علمی، الهامبخش امید به آیندهای عاری از بیماری و رنج برای همه انسانها است.
4. وبا: 12 هزار مرگ از سال 1991
وبا، یک بیماری اسهالی حاد است که توسط باکتری “ویبریو کلرا” ایجاد میشود. این بیماری واگیردار از طریق آب یا غذای آلوده به انسان منتقل میشود و میتواند منجر به کمآبی شدید و مرگ شود. وبا هنوز هم در برخی از نقاط جهان وجود دارد، اما با بهبود بهداشت و درمان، موارد ابتلا به این بیماری به طور قابل توجهی کاهش یافته است.
5. ابولا: 160 هزار مرگ از سال 2000
ابولا، نامی که لرزه بر اندام بشر میاندازد، داستانی غمانگیز از مرگ و میر و ویرانی را روایت میکند. این بیماری ویروسی و بیماری واگیردار هولناک، از سال 2000 جان بیش از 160 هزار نفر را گرفته و همچنان در گوشه و کنار آفریقا قربانی میگیرد.
عامل این بیماری، ویروسی به شدت مسری است که از طریق تماس با خون یا مایعات بدن افراد آلوده منتقل میشود. قربانیان ابولا، تب، خونریزی و دردهای عضلانی شدیدی را تجربه میکنند و در موارد وخیم، این بیماری به مرگ منجر میشود.
با وجود تلاشهای گسترده بینالمللی، ابولا هنوز هم در برخی از مناطق آفریقا ریشه دوانده است. فقر، فقدان زیرساختهای بهداشتی و آگاهی ناکافی مردم، از جمله عواملی هستند که به شیوع این بیماری دامن میزنند.
اما ناامیدی جایی ندارد. گامهای مؤثری در جهت مهار ابولا برداشته شده است. شناسایی زودهنگام مبتلایان، قرنطینه و مراقبتهای پزشکی، نقش کلیدی در کنترل این بیماری ایفا میکنند.
علاوه بر این، توسعه واکسنهای ابولا امید جدیدی را به ارمغان آورده است. این واکسنها که در سالهای اخیر ساخته شدهاند، در پیشگیری از ابتلا به این بیماری بسیار مؤثر هستند.
با وجود پیشرفتهای صورت گرفته، مبارزه با ابولا همچنان ادامه دارد. هوشیاری، آگاهی و تعهد جامعه جهانی، کلید نهایی ریشهکن کردن این بیماری هولناک و نجات جان انسانهای بیگناه خواهد بود.
یادمان باشد که ابولا فقط یک کابوس در سرزمینهای دور نیست، بلکه خطری واقعی است که میتواند سلامت و امنیت همه ما را به مخاطره اندازد.

6. مالاریا: 2.7 میلیون مرگ در هر سال، 2800 کودک در هر روز
مالاریا، بیماری هولناکی که توسط پشههای حامل انگل پلاسمودیوم به انسان منتقل میشود، همچنان به عنوان یکی از مرگبارترین بیماریهای عفونی جهان شناخته میشود. این بیماری که عمدتاً در مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری شیوع دارد، سالانه جان میلیونها نفر، به ویژه کودکان را میگیرد.
آمار تکاندهنده سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد که در سال 2020، مالاریا جان 2.7 میلیون نفر را در سراسر جهان گرفته است. این به معنای مرگ 2800 کودک در هر روز به دلیل این بیماری قابل پیشگیری است.
با وجود این آمار وحشتناک، امید به ریشهکن کردن مالاریا همچنان وجود دارد. خوشبختانه، داروهای ضد مالاریا در دسترس هستند و میتوانند با موفقیت این بیماری را درمان کنند.
علاوه بر درمان، اقدامات پیشگیرانه نیز نقشی اساسی در مبارزه با مالاریا ایفا میکنند. استفاده از پشه بند، پوشیدن لباسهای بلند و آغشته به مواد دافع حشرات، و از بین بردن مکانهای تجمع آب که محل تکثیر پشهها هستند، از جمله اقداماتی هستند که میتوانند به طور قابل توجهی خطر ابتلا به مالاریا را کاهش دهند.
با تلاشهای جهانی برای افزایش دسترسی به داروهای ضد مالاریا، ارتقای آگاهی عمومی در مورد اقدامات پیشگیرانه و سرمایهگذاری در تحقیقات برای یافتن راههای جدیدتر برای مبارزه با این بیماری، میتوان امیدوار بود که روزی شاهد ریشهکن شدن کامل مالاریا و نجات جان میلیونها انسان باشیم.
7. طاعون خیارکی: مرگ یک سوم مردم اروپا (250 میلیون نفر)
طاعون خیارکی، نامی که لرزه بر اندام تاریخ بشریت انداخته است. این بیماری هولناک که توسط نیش کک آلوده به باکتری یرسینیا پستیس به انسان منتقل میشود، در قرن چهاردهم میلادی به جان اروپا افتاد و فاجعهای بیسابقه را رقم زد. طاعون بوبونیک، نام دیگر این بیماری، با غدد لنفاوی متورم و دردناک (خیارک) و تب بالا خود را نشان میداد و در نهایت به مرگ بسیاری از مبتلایان منجر میشد.
در آن دوران، اروپا با تراکم جمعیت بالا، بهداشت ضعیف و جابجاییهای گسترده، بستر مناسبی برای شیوع طاعون خیارکی بود. ککهای آلوده که از جوندگان بیمار تغذیه میکردند، به راحتی به انسانها سرایت میکردند و با نیش خود، عامل بیماری را به بدن انسان تزریق میکردند.
طاعون خیارکی به سرعت در سراسر اروپا پخش شد و هیچ کشوری از گزند آن در امان نماند. این بیماری مرگبار در عرض چند سال، جان ۲۵۰ میلیون نفر را گرفت، که تقریباً معادل یک سوم جمعیت اروپا در آن زمان بود.
مرگ و میر ناشی از طاعون خیارکی، فقط پیامدهای بهداشتی به دنبال نداشت. این فاجعه هولناک، ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اروپا را نیز به شدت تحت تاثیر قرار داد. با مرگ و میر گسترده، کمبود نیروی کار به شدت احساس میشد و بسیاری از مشاغل و فعالیتهای اقتصادی مختل شد.
طاعون خیارکی، نقطه عطفی در تاریخ اروپا بود. این بیماری هولناک، علاوه بر تلفات جانی سنگین، ترس و وحشت را در دل مردم جا خوش کرد و تحولات عمیقی را در ابعاد مختلف زندگی انسان به وجود آورد.
تا به امروز، طاعون خیارکی به عنوان یکی از مرگبارترین بیماریهای همه گیر تاریخ شناخته میشود. اگرچه با گذشت زمان، علم پزشکی راههای مقابله با این بیماری را کشف کرده است، اما خاطره وحشتناک طاعون بوبونیک، همواره در یاد بشریت باقی خواهد ماند.

8. آنفلوانزای اسپانیایی: 50 تا 100 میلیون مرگ در سال 1918 تا 1919
در سال 1918، دنیا شاهد یکی از مرگبارترین بیماریهای تاریخ بشر بود. آنفلوانزای اسپانیایی، طوفانی از تب و سرفه، ناگهان بر جهان خراب شد و در عرض دو سال، جان 50 تا 100 میلیون نفر را گرفت. این بیماری که به مراتب مرگبارتر از جنگ جهانی اول بود، به عاملی برای وحشت و اضطراب در سراسر جهان تبدیل شد.
مبدأ دقیق آنفلوانزای اسپانیایی هنوز ناشناخته است، اما برخی معتقدند که این بیماری در اردوگاههای نظامی در اروپا یا آسیا سرچشمه گرفته است. سربازان که در شرایط نامناسب بهداشتی زندگی میکردند، به سرعت این ویروس را به سراسر جهان، از جمله جبهههای جنگ و شهرهای پرجمعیت، منتقل کردند.
آنفلوانزای اسپانیایی برخلاف آنفلوانزای معمولی، افراد جوان و سالم را نیز به شدت تحت تاثیر قرار میداد. این بیماری با علائمی مانند تب بالا، سرفههای شدید، درد عضلانی، خستگی و در موارد شدید، ذاتالریه و نارسایی تنفسی، خود را نشان میداد.
سرعت انتشار و شدت آنفلوانزای اسپانیایی، سیستمهای پزشکی را در سراسر جهان غافلگیر کرد. بیمارستانها به سرعت پر از بیماران شد و کادر پزشکی به شدت کمبود داشت. در بسیاری از نقاط، اقداماتی مانند قرنطینه، ممنوعیت تجمع و استفاده از ماسک برای مهار بیماری اعمال شد.
با وجود تلاشها برای مهار بیماری، آنفلوانزای اسپانیایی در سه موج متمادی در سراسر جهان گسترش یافت. موج اول در بهار 1918 آغاز شد و به نسبت خفیفتر بود. اما موج دوم که در پاییز همان سال فرا رسید، به مراتب مرگبارتر بود و بیشترین تلفات را به جا گذاشت. موج سوم در سال 1919 ضعیفتر بود، اما همچنان به تعداد قابل توجهی از مرگ و میر منجر شد.
تا سال 1920، آنفلوانزای اسپانیایی به تدریج فروکش کرد و جهان از کابوس این بیماری مرگبار رهایی یافت. با وجود گذشت بیش از یک قرن، آنفلوانزای اسپانیایی هنوز به عنوان یکی از مرگبارترین بیماریهای تاریخ بشر به یاد میماند و درسهای مهمی را در مورد آمادگی برای مقابله با پاندمیهای آینده به ما میآموزد.
این بیماری هولناک، یادآور شکنندگی حیات انسان و قدرت بیماریهای عفونی در ایجاد ویرانی و مرگ است. مطالعه تاریخ آنفلوانزای اسپانیایی، به ما کمک میکند تا با درک بهتر از گذشته، برای چالشهای پیش روی خود در زمینه بهداشت عمومی آمادگی بهتری داشته باشیم.
9. آنفلوانزا: 36 هزار مرگ در سال
آنفلوانزا، بیماری تنفسی مسری است که توسط ویروس آنفلوانزا ایجاد میشود. این بیماری که به “سرماخوردگی” یا “آنفولانزا” نیز معروف است، میتواند علائم خفیف تا شدید ایجاد کند. علائم شایع آنفلوانزا شامل تب، سرفه، گلودرد، درد عضلانی، خستگی و گاهی اوقات اسهال و استفراغ است.
اگرچه اکثر افراد مبتلا به آنفلوانزا بدون نیاز به درمان خاصی بهبود مییابند، اما این بیماری میتواند در برخی افراد، به ویژه کودکان خردسال، سالمندان و افراد با سیستم ایمنی ضعیف، خطرناک باشد. در موارد شدید، آنفلوانزا میتواند منجر به ذاتالریه، مشکلات تنفسی شدید و حتی مرگ شود.
10. ایدز: 25 میلیون نفر از سال 1981
ایدز، مخفف “سندرم نقص ایمنی اکتسابی”، نام بیماری ناشی از ویروس HIV است. این ویروس با حمله به سیستم ایمنی بدن، آن را ضعیف و ناتوان در برابر عفونتها و بیماریها میکند. از زمان اولین شناسایی در سال 1981، ایدز جان میلیونها نفر را در سراسر جهان گرفته و به یکی از بزرگترین چالشهای بهداشت عمومی تبدیل شده است.
بهترین راه برای پیشگیری از ایدز، اجتناب از رفتارهای پرخطر مانند رابطه جنسی محافظت نشده، عدم استفاده از سرنگ یا سوزن مشترک و انجام آزمایش HIV به طور منظم است. همچنین، برای جلوگیری از انتقال HIV از مادر به جنین، میتوان از داروهای ضد ویروسی و روشهای زایمان ایمن استفاده کرد.
با وجود پیشرفتهای قابل توجه در درمان و پیشگیری از ایدز، این بیماری همچنان یک چالش عمده بهداشت عمومی در بسیاری از نقاط جهان است. تلاشهای جهانی برای افزایش دسترسی به درمان و پیشگیری، کاهش انگ و تبعیض علیه افراد مبتلا به HIV و یافتن راههای جدید برای درمان و ریشهکن کردن این بیماری ادامه دارد.
11. سندرم حاد تنفسی شدید (SARS)
سندرم حاد تنفسی شدید (SARS) یک بیماری تنفسی ویروسی است که توسط ویروس کرونا مرتبط با SARS ایجاد می شود. اولین بار در اواخر فوریه 2003 در طی شیوعی که در چین ظاهر شد و به 4 کشور دیگر سرایت کرد، شناسایی شد.
سارس در سال 2003 وحشت گسترده ای ایجاد کرد و توسط یک ویروس کرونای ناشناخته قبلی (SARS-CoV-1) ایجاد شد – همان خانواده ویروس هایی که باعث کووید-19 می شوند.
علائم سارس دو تا ده روز پس از تماس با ویروس شروع شد و شامل تب بالا، سردرد، بدن درد و گاهی اسهال بود. اما علامت اصلی نگرانی مشکلات شدید تنفسی مرتبط با سارس بود و تقریباً همه افراد آلوده به ذات الریه مبتلا شدند. تا پایان سال 2003، 774 نفر از 8098 فرد آلوده که به WHO اطلاع داده شده بودند جان خود را از دست دادند. افراد بیشتری برای کمک های تنفسی باید در بیمارستان بستری شوند.
سارس از طریق تماس نزدیک با قطرات عفونی منتشر شده در هنگام سرفه یا عطسه منتقل می شود. سارس در آسیا شروع شد و محققان محتمل ترین منبع را خفاش های نعل اسبی چینی وحشی که صید و به بازار آورده بودند شناسایی کرده اند. این خفاش ها حامل ویروسی شبیه SARS بودند که متعاقباً قبل از جهش، سیوه ها را آلوده کرد. این بدان معناست که انسان ها اکنون در برابر این ویروس حساس شده اند. در عرض یک سال، عفونت به بیش از دوجین کشور سرایت کرده بود، قبل از اینکه با اقدامات بهداشت عمومی مهار شود.سارس ما را برای MERS اما نه برای COVID-19 آماده کرد.
یکی از نگران کننده ترین حقایق در مورد ویروس ها، به ویژه ویروس های خانواده ویروس کرونا، توانایی آنها در جهش (تغییر) سریع است.