انشا چرا کتاب میخوانیم؛ 4 انشا زیبا درباره کتاب خواندن
در این بخش 4 انشا چرا کتاب میخوانیم و انشاهای زیبا درباره کتاب خواندن را ارائه کرده ایم.
فهرست موضوعات این مطلب

انشا در مورد فواید کتاب و کتابخوانی
مقدمه: امروزه آب و کتاب هر دو در بحران هستند، آب از مصرف زیاد و کتاب هم از مصرف و مطالعه کم. کاش به جای هر نوع معطلی و بی هدفی کتاب در دست بگیرم و حال خود و دلمان را خوب کنیم.
دوستی با محبت که همیشه و همه جا همراه شماست. همواره در کنار دست هست و تو را چون یک محافظ و نگهبان همراهی می کند. کتاب رفیق بی ادعایی که نه به لباست کاری دارد و نه دین و اعتقادت.
بدنه: تاریخ و هر آنچه که در یاد همگان است در کتابهای متعدد ثبت شده و شاید یکی از بهترین و ماندگارترین روشها برای خواندن تاریخ همین کتاب باشد. کتاب گنجینه ای قوی و معدنی نایاب است که هر نوع اطلاعات ناب و صحیح را در اختیار کتاب خوانان قرار می دهد.
امروزه با کاهش کتاب خوانی بسیاری از مردم دچار بیماری هایی چون افسردگی و بی خوابی و استرس شده اند. در اینترنت سردرگم هستند و پایان کار هم راه به جایی نمی برند. از خود و زندگی غافل شده اند و فقط وقت می گذرانند.
کتاب دوست بی کلکی که هیچ وقت خیانت نمی کند و راز تو را هم جایی نمی برد. قضاوت هم بلد نیست و دیگری را بر تو ترجیح نمی دهد. روزی هزار بار تهدیدت نمی کند. و هر بار که بخوانی مطالبی جدید می آموزی. پر از ناگفته های فراوان است. ساحری که همه چیزهای خوب را برایت می آورد.
کتاب می خوانم تا درون و قلب و روحم تازگی از دست ندهد و همیشه دنیا در کفم باشد. کتاب نظم دهنده افکار است. همراهی بی خطر که هر صفحه اش دنیایی زیبا و جذاب را برای من رمز گشایی می کند.
نتیجه گیری: اگر می خواهید در زندگی به راحتی راه حلی برای مشکلات خویش بیابید، کتاب بخوانید و از همه دوستان و عزیزانتان بخواهید که کتابهای خوب را به هم هدیه دهند. هر روز برای خود ساعتی مقرر کنید و چند صفحه بخوانید و از نعمت بی دریغش بهره مند شوید.
مطلب مشابه: انشا معلم | انشای زیبا با موضوع معلم | انشا در مورد معلم در روز معلم
انشا در مورد کتاب و کتابخوانی ادبی و زیبا
مقدمه انشا در مورد کتاب و کتابخوانی
برای سفر به دنیای ناشناخته سری به کتاب فروشی و کتابخانه ها بزنید.کتاب ها در قفسه ها منتظر هستند آنها را ورق بزنید و پای در دلشان بشینید آنها حرفهای زیادی برای گفتن دارند. روح تشنه خود را سیراب کنید.
بدنه انشا در مورد کتاب و کتابخوانی
کتاب ای یار مهربان من،چه چیزی می توانم در وصف خوبی تو بنویسم؟ وقتی پایم به کتاب فروشی می رسد خودم را در دنیای دیگری تصور می کنم.دنیایی که در ان کتاب ها یکی یکی به سخن درمی آیند و من را به خواندن خود دعوت می کنند. هر کدام از آنها حرف تازه ای دارند. یکی برایم شعر می خواند، یکی از علم و تکنولوژی جدید می گوید،ان یکی با فریاد تاریخ را برایم شرح می دهد و من نمیدانم که سراغ کدام یکی بروم پای حرف و در و دل کدام یک از آنها بشینم. حرف های همه آنها برایم شیرین و دوست داشتنی است اما من کتاب شعر را برمیدارم تا دقایقی را با خواندن شعر روح تشنه خود را سیراب کنم.
وقتی که کتاب ها را ورق می زنم و کتاب را می خوانم دیگر طاقت دل کندن از آنها را ندارم. آخر چه کسی دلش می آید که از این یار دانا و مهربان دست بکشد. کتاب ها در قفسه کتابخانه با چشمان مشتاق نگاهی به من می اندازند و می خواهند همه آنها را با خود به خانه ببرم آخر آنها با دل و جان به دنبال آموختن هستند.کاش می توانستم همه آنها را به خانه ببرم مثل عاشقی که طاقت دل کندن از معشوق خود را ندارد منم هم نمیخواهم از این یار مهربان جدا شوم.کتاب، کتاب، کتاب یار مهربان من همیشه برایم حرف ها، داستان ها و پندهای جذابی داری چقدر خوب است همنشینی با تو.تو ترس،غصه و ناامیدیم را از من میگیری به من شوق زیستن می دهی.
نتیجه گیری انشا در مورد کتاب و کتابخوانی
کتاب خواندن ما را به دنیای پر از شگفتی می برد.کتاب های حرف های زیبایی و پر معنایی دارند و فقط به دنبال گوشی می گردند که آنها را با جان و دل بیاموزند. دست رد به سینه آنها نزنیم و به حرف های آنها گوش دهیم.
مطلب مشابه: انشا محل زندگی؛ 3 انشا درباره محل زندگی و شهر ما برای پایه های مختلف
انشا پرمحتوا در مورد کتاب
من کتاب خواندن را دوست دارم و می دانم کتاب ها دوستان خوبی برای بچه ها هستند، آن ها علم ما را زیاد می کنند و باعث می شوند در زندگی کم تر اشتباه کنیم.
به نظر من کتاب های خوب دوستانی هستند که هیچ وقت آدم را تنها نمی گذارند و همیشه به ما چیزهای خوبی یاد می دهند که در زندگی خیلی به درد ما می خورد، به همین خاطر من هیچ وقت از کتاب خواندن خسته نمی شوم.
هر کتاب موضوع متفاوتی دارد و برای من کتاب های علمی خیلی جذاب هستند.
مادرم آخر هر ماه، مرا به کتاب فروشی می برد و از آن جا کتاب هایی که دوست دارم را برایم می خرد.
او همیشه سفارش می کند که مواظب کتاب هایم باشم و از آن ها به خوبی نگه داری کنم، تا کثیف و پاره نشوند، و اگر دوستانم از من کتاب خواستند، کتاب هایم را به آن ها قرض بدهم، این کار مثل این است که دو تا دوست خوبم را به یک دیگر معرفی کرده باشم.
یک روز مادرم به من گفت می خواهم تو را جایی ببرم که پر از کتاب است، آن جا می توانی با همه ی آن ها آشنا شوی و برای همیشه با آن ها دوست باشی، و بعد مرا به کتابخانه برد.
کتابخانه پر از کتاب بود و کتاب هایی که من دوست داشتم هم، آن جا زیاد بود. از این کار مادرم خیلی خوشحال شدم.
بعد از ثبت نام در کتابخانه هر کتابی که بخواهم می توانم از آن جا به امانت بگیرم و بخوانم.
با این که کتاب هایم را خیلی دوست دارم اما تصمیم گرفتم تعدادی از آن ها را که خوانده ام و دیگر لازم ندارم را به کتابخانه هدیه کنم تا بقیه هم بتوانند از آن ها استفاده کنند.
مطلب مشابه: انشا درباره نعمت های خدا؛ 3 انشا زیبا برای پایه دبستان
انشایی زیبا درباره کتاب
برای من کتاب فقط یک شی نیست و حتی مجموعه ای از اطلاعات نیز نیست. کتاب برای من یک حضور و وجودی خاص دارد. وقتی تصمیم به خریدن کتاب می گیرم با شوق و ذوق به کتاب فروشی می روم و در فاصله زمانی ای که شخص فروشنده می رود تا کتاب مرا بیاورد با اشتیاق به قفسه ها و دیگر کتاب ها نگاه می کنم و این فکر که کاش بشود یک روز همه ی این کتاب ها را بخوانم وسوسه ام می کند.
بعد از خریدن کتاب به سرعت به خانه می روم و با عشق شروع به خواندن می کنم.
کتاب خواندن تجربه ای است که شاید هیچ تجربه ای شبیه آن نباشد. کتاب خواندن نوعی زندگی کردن و گام برداشتن در دنیای نویسنده است. لذت کشف دنیاهای جدید با کتاب شروع می شود.
عجیب است که تعدادی برگه و واژه بتوانند اینگونه دنیای انسان را تغییر بدهند.
اگر کتابی که می خوانم خوب باشد و نویسنده ای اصیل آنرا نوشته باشد، مثل وارد شدن به قلمرویی جدید می باشد.
خلاصه که کتاب خواندن یک تجربه است، یک اتفاق فوق العاده است.
مطلب مشابه: انشا خوشبختی با 3 انشا زیبا در مورد رسیدن به خوشبختی و وصف آن