معرفی فیلم The Electric State / خلاصه داستان، تیم بازیگران و نقد

The Electric State از جدیدترین آثار هالیوود است که همین چند روز اکران شده و تا به کنون توانسته به موفقیتهای نبستا خوبی دست یابد. در ادامه قصد داریم ضمن معرفی کامل فیلم The Electric State نقد کوتاهی هم داشته باشیم. پس اگر قصد تماشای این فیلم را دارید، در ادامه با ما باشید.
فهرست موضوعات این مطلب
خلاصه داستان کامل The Electric State
داستان حول محور دختری یتیم به نام میشل (با بازی میلی بابی براون) میچرخد. میشل پس از از دست دادن خانوادهاش، زندگی تنهایی را در این دنیای آشوبزده سپری میکند تا اینکه با یک ربات کوچک و مرموز زردرنگ روبهرو میشود. این ربات ادعا میکند که توسط برادر گمشده میشل، که مدتهاست اثری از او نیست، فرستاده شده است. این دیدار جرقهای در میشل روشن میکند و او تصمیم میگیرد برای یافتن برادرش سفری پرمخاطره را آغاز کند.
میشل به همراه این ربات، که به نظر میرسد حامل پیامها و خاطراتی از برادرش است، راهی غرب آمریکا میشود؛ منطقهای که حالا به سرزمینی خشن و بیقانون تبدیل شده است. در طول مسیر، او با کیتس (با بازی کریس پرت)، یک قاچاقچی زیرک و خوشصحبت، و دستیار طنازش آشنا میشود. کیتس که ابتدا انگیزههای شخصی دارد، به مرور به میشل و هدفش نزدیکتر میشود و به او در این ماجراجویی ملحق میشود. این گروه کوچک با چالشهای متعددی روبهرو میشوند، از جمله رویارویی با رباتهای غولپیکر و یاغی، گروههای متخاصم انسانی، و محیطی که پس از جنگ به ویرانهای غریب تبدیل شده است.
در طول سفر، میشل متوجه میشود که برادرش ممکن است درگیر یک توطئه بزرگتر باشد، توطئهای که به جنگ انسانها و رباتها و سرنوشت این دنیای دیستوپیایی مرتبط است. ربات کوچک همراه او، که در ابتدا تنها یک راهنما به نظر میرسید، به تدریج اسراری را درباره گذشته و هدف واقعی این سفر آشکار میکند. فیلم با ترکیبی از اکشن، احساسات و لحظات طنز، به کاوش در روابط انسانی، امید و از دست دادن در جهانی رو به زوال میپردازد…
تیم بازیگری
شخصیتهای مهم و بازیگران معروفی در مقام بازیگر در این فیلم حضور داشتهاند. در ادامه نگاهی بر نقش و زندگی آنها خواهیم داشت.
میلی بابی براون در نقش میشل

میلی بانی براون که با نام هنری میلی بابی براون شناخته شده است بازیگر و تهیهکننده بریتانیایی است. او با بازی در نقش الون در سریال علمی تخیلی چیزهای عجیب (۲۰۱۶–اکنون) از نتفلیکس شناخته شد، که برای آن نامزد دو جایزهٔ امی ساعات پربیننده شد. براون در فیلم ماجراجویی گودزیلا: سلطان هیولاها (۲۰۱۹) و دنباله آن گودزیلا در برابر کونگ (۲۰۲۱) بازی کردهاست. او همچنین در فیلم معمایی نتفلیکس انولا هولمز (۲۰۲۰) و دنباله آن در سال ۲۰۲۲ نقشآفرینی کرد که تهیهکننده آن نیز بودهاست.
در سال ۲۰۱۸، براون در فهرست تایم ۱۰۰ از تأثیرگذارترین افراد جهان قرار گرفت، و به عنوان سفیر حسن نیت یونیسف منصوب شد، جوانترین فردی که تا آن زمان برای این سمت انتخاب شدهاست.
مطلب مشابه: بیوگرافی میلی بابی براون ( از آغاز بازیگری تا ازدواج در نوجوانی)
کریس پرت در نقش کیتس

کریستوفر مایکل پرت بازیگر آمریکایی است. او در اواخر دههٔ ۲۰۰۰، به خاطر ایفای نقش اندی دوایر در سیتکام پارکها و تفریحات (۲۰۱۵–۲۰۰۹) به شهرت رسید و در سال ۲۰۱۳ نامزد دریافت جایزۀ تلویزیونی به انتخاب منتقدان شد. حرفهٔ پرت با بازی در سریال درام شبکه دبلیو بی بهنام اوروود (۲۰۰۶–۲۰۰۴) و فیلمهای تحت تعقیب (۲۰۰۸)، بدن جنیفر (۲۰۰۹)، مانیبال (۲۰۱۱)، پنج سال نامزدی (۲۰۱۲)، سی دقیقه پس از نیمهشب (۲۰۱۳) و او (۲۰۱۳) پیشرفت کرد.
دیگر نقشهای برجستۀ پرت شامل هفت دلاور (۲۰۱۶)، مسافران (۲۰۱۶)، جنگ فردا (۲۰۲۱) و مجموعۀ تلویزیونی اکشن مهیج ترمینال لیست (۲۰۲۲) میشوند. در سال ۲۰۱۵، مجله تایم او را به عنوان یکی از ۱۰۰ فرد تأثیرگذار در جهان معرفی کرد.
جاناتان کی کوان

جاناتان کی کوان که با نام که هوی کوان نیز شناخته میشود، یک هنرپیشه و بدلکار آمریکایی است. کوان در فیلم ایندیانا جونز و معبد مرگ (۱۹۸۴) و در گونیز (۱۹۸۵) بازی کرد. او در دو فصل از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱ در نقش جاسپر کوانگ در کمدی برتر کلاس همبازی شد. کوان در اواخر دهه ۱۹۹۰، زمانی که مدرک فیلم خود را از دانشکده هنرهای سینمایی یواسسی دریافت کرد، بازیگری را به دلیل کمبود فرصت متوقف کرد. او سپس به عنوان هماهنگکنندهٔ بدلکاری و دستیار کارگردان کار کرد.
برایان کاکس صداپیشه

برایان دنیس کاکس بازیگر اسکاتلندی است. وی برای ایفای نقش خود در فیلم تلویزیونی نورنبرگ، موفق به دریافت جایزهٔ امی برای بهترین بازیگر مکمل مرد در مجموعهٔ کوتاه یا فیلم تلویزیونی شد. او در سال ۲۰۱۹ برای بازی در نقش لوگان روی در مجموعهٔ تلویزیونی وراثت جایزهٔ بهترین بازیگر مرد گلدن گلوب را دریافت کرد.
جانکارلو اسپوزیتو در نقش مارشال

جیانکارلو اسپوزیتو بازیگر، کارگردان و تهیهکننده آمریکایی است. او بیشتر به خاطر بازی در نقش «گاس فرینگ» در سریال درام جنایی ایامسی، بریکینگ بد (۲۰۰۹–۲۰۱۱)، سریال بهتره با ساول تماس بگیری (۲۰۱۷–۲۰۲۳) و سریال مندلورین و سریال پسران و همچنین در نقش یک رهبر دیکتاتور به نام «آنتون کاستیو» در بازی ویدئویی فار کرای ۶ شناخته شده است. او برای اجرای خود برنده جایزه گزینش منتقدان تلویزیون بهترین بازیگر مکمل مرد در مجموعه درام شد و نامزد دریافت سه جایزه امی ساعات پربیننده بهترین بازیگر مکمل مرد در مجموعه تلویزیونی درام شد.
نقدها و نمرات فیلم The Electric State توسط مجلات معتبر
منتقد: رابی کالین
با وجود اینکه این اثر سینمایی توانسته اندکی حس و حال پسا آخرالزمانی خودش را تداعی کند و هزینههای بسیار هنگفتی برای ساخت آن شده ولی همچنان به هنگام تماشای این فیلم متوجه نخواهید شد که به سمت کدام هدف پیش میرود.
منتقد: جان ناجنت
فیلم سینمایی The Electric State تا حدودی ژرفای منبع اصلی خودش را از دست داده ولی به عنوان یک اثر آیندهنگرانه و پسا آخرالزمانی به اندازه کافی جالب توجه است.
منتقد: شاینا ودرهد
به طور کلی، فیلم The Electric State اصلا در حد و اندازه دیگر پروژههای ستارههای اصلی خودش نیست ولی جلوههای بصری چشمگیر و موسیقی عالی به این اثر کمک کرده تا یک فیلم کاملا بد و ناامیدکننده نباشد.
منتقد: پیتر بردشاو
فیلم The Electric State اساسا فیلمی غیر رضایتبخش و درهم است، که حس دژاوو زیادی در آن احساس میشود.
منتقد: کورتنی هاوارد
سازندگان این اثر سینمایی، منبع داستانی خودشان را رقیق و آبکی کردند و نشان دادند که اصلا تلاشی نکردند تا این فیلم همانند کتاب آن دلهرهآور، رضایتبخش و دلانگیز باشد.
منتقد: ای ای داود
آنتونی و جو روسو که جزو فیلمسازان برجسته در دنیای سینمایی مارول هستند، بار دیگر با هم همکاری کردند تا این حماسی علمی تخیلی ۳۰۰ میلیون دلاری را برای سرویس آنلاین نتفلیکس بسازند، فیلمی که فقط برای سپری کردن وقت میتوان به تماشای آن نشست.
منتقد: دیوید رونی
بازیگران توانمندی در این فیلم وجود دارد ولی این اثر به قدری بیهوده است که ترکیب لایو اکشن و انیمیشنسازی در آن بدون جادو و حس است.
منتقد: دیوید ارلیچ
راستش را بخواهید، هیچ لحظه خندهدار و حتی به اندازه یک لبخند در این اثر سینمایی وجود ندارد. این اثر سینمایی دقیقا همان کاری را برای فیلمهای کمدی، ماجراجویی و علمی تخیلی انجام میدهد که فیلم The Gray Man برای فیلمهای اکشن و مهیج انجام داد و آن نیز مطلقا هیچ است.
از ایده تا پخش
این فیلم نخستین بار در دسامبر ۲۰۱۷، زمانی که آنتونی و جو روسو حقوق رمان گرافیکی را به دست آوردند، معرفی شد. این دو به عنوان تهیهکننده قرار گرفتند و اندی موسکیتی در حال مذاکره برای کارگردانیِ آن بود. کریستوفر مارکوس و استیون مکفیلی قرار بود فیلمنامه را بنویسند.
فیلمبرداری در ۵ اکتبر ۲۰۲۲ در آتلانتا، با عنوان کاری «Stormwind» آغاز شد و انتظار میرود تا فوریه ۲۰۲۳ ادامه یابد. با این حال، در ۴ نوامبر ۲۰۲۲، گزارش شد که تولید این فیلم پس از کشتهشدن یکی از خدمههای کار بر روی فیلم در یک تصادف اتومبیل، متوقف شدهاست.
مطلب مشابه: معرفی فیلم F Marry Kill / خلاصه داستان، نقد و بازیگران فیلم ترسناک کمدی جدید 2025
نقد و بررسی فیلم The Electric State توسط تاپ ناز
فیلم “The Electric State” که در ۱۴ مارس ۲۰۲۵ توسط نتفلیکس منتشر شد، یک اثر علمی-تخیلی ماجراجویانه به کارگردانی برادران روسو (جو و آنتونی روسو) است که با بودجهای عظیم ۳۲۰ میلیون دلاری ساخته شده و از رمان گرافیکی سایمون استالنهاگ اقتباس شده است. این فیلم با حضور بازیگران مطرحی چون میلی بابی براون (در نقش میشل) و کریس پرت (در نقش کیتس) نوید یک تجربه بصری و داستانی جذاب را میداد، اما واکنشهای متفاوتی از سوی منتقدان و مخاطبان دریافت کرده است. در ادامه به نقد و بررسی جنبههای مختلف این فیلم میپردازیم.
داستان و فیلمنامه
داستان فیلم در دنیایی پساآخرالزمانی در اواخر دهه ۹۰ میلادی روایت میشود، جایی که پس از جنگی بین انسانها و رباتها، جامعه به ویرانهای رترو-فوتوریستی تبدیل شده است. میشل، دختری یتیم، با یک ربات مرموز همراه میشود تا برادر گمشدهاش را پیدا کند و در این مسیر با کیتس، یک قاچاقچی خوشصحبت، متحد میشود. ایده اولیه جذاب است و پتانسیل کاوش در مضامین عمیقی مثل خانواده، هویت و رابطه انسان و ماشین را دارد، اما فیلمنامه (نوشته کریستوفر مارکوس و استیون مکفیلی) در اجرا دچار ضعفهایی است.
بسیاری از منتقدان معتقدند که داستان بیش از حد کند پیش میرود و از ریتم مناسبی برخوردار نیست. شخصیتپردازیها سطحی باقی میمانند و روابط بین کاراکترها، بهویژه بین میشل و کیتس، عمق کافی پیدا نمیکنند. برخی لحظات احساسی که قرار است تاثیرگذار باشند، به دلیل فقدان پیشزمینه داستانی قوی، به دل نمینشینند. با این حال، فیلم در لحظاتی موفق میشود حس نوستالژی دهه ۹۰ را با موسیقیهای خاطرهانگیز و طراحی بصری خاص خود منتقل کند.
بازیگری
میلی بابی براون در نقش میشل تلاش میکند تا یک قهرمان مصمم و آسیبپذیر را به تصویر بکشد، اما فیلمنامه به او فضای کافی برای درخشش نمیدهد. کریس پرت نیز با طنز همیشگیاش نقش کیتس را بازی میکند که گاهی به لحن فیلم کمک میکند، اما در مجموع به نظر میرسد که کاراکترش بیشتر یک کلیشه طنز است تا شخصیتی چندلایه. بازیگران مکمل مثل جانکارلو اسپوزیتو و استنلی توچی (که عمدتاً صداپیشگی رباتها را بر عهده دارند) حضور کوتاهی دارند و نتوانستهاند تاثیر ماندگاری بر جای بگذارند. به طور کلی، بازیگری فیلم قابل قبول است، اما به دلیل ضعف در نگارش کاراکترها، هیچکدام از اجراها بهیادماندنی نمیشوند.
جنبههای فنی و بصری
یکی از نقاط قوت اصلی “The Electric State” جلوههای بصری و طراحی هنری آن است. دنیای فیلم با ترکیبی از فناوری پیشرفته و حس و حال رتروی دهه ۸۰ و ۹۰ خلق شده که یادآور آثاری مثل “Ready Player One” یا حتی “District 9” است. رباتها، چه کوچک و بامزه مثل همراه میشل و چه غولپیکر و تهدیدآمیز، با جزئیات خیرهکنندهای طراحی شدهاند و صحنههای اکشن بهخوبی اجرا شدهاند. موسیقی متن نیز با انتخاب آهنگهای نوستالژیک و ترکیب آن با قطعات اورجینال، به تقویت اتمسفر فیلم کمک کرده است.
با این حال، برخی معتقدند که این جلوههای بصری پرزرقوبرق گاهی به جای خدمت به داستان، تنها برای پر کردن ضعفهای روایی استفاده شدهاند. هزینه هنگفت فیلم در بخش فنی کاملاً مشهود است، اما این سوال مطرح میشود که آیا این بودجه عظیم به نتیجهای متناسب با انتظار منجر شده یا خیر.
بازخوردها و امتیازها
فیلم در وبسایت راتن تومیتوز امتیاز پایین ۱۸٪ را از منتقدان دریافت کرده (بر اساس ۶۱ نقد تا زمان نگارش) و در متاکریتیک نیز با ۲۵ نقد، میانگین امتیاز ۳۱ از ۱۰۰ را کسب کرده است. منتقدان اغلب به کند بودن روایت، عدم انسجام داستانی و هدررفتن پتانسیل بازیگران اشاره کردهاند. با این حال، برخی از مخاطبان در شبکههای اجتماعی مثل X نظر مثبتتری داشتهاند و از جنبه سرگرمکننده و بصری فیلم لذت بردهاند، بهویژه کسانی که طرفدار ژانر علمی-تخیلی و حال و هوای دهه ۹۰ هستند.
جمعبندی
“The Electric State” فیلمی است که در ظاهر همه چیز دارد: بودجه کلان، کارگردانان مطرح، بازیگران ستاره و یک ایده جذاب. اما در عمل، نتوانسته تعادلی بین جلوههای بصری چشمنواز و یک داستان منسجم و عمیق برقرار کند. این فیلم برای کسانی که به دنبال یک ماجراجویی سبک علمی-تخیلی با تصاویر زیبا و حس نوستالژی هستند، میتواند سرگرمکننده باشد، اما اگر انتظار یک اثر عمیق و تاثیرگذار دارید، احتمالاً ناامید خواهید شد. با توجه به هزینه ساخت و نتیجه نهایی، به نظر میرسد این پروژه بیشتر یک فرصت ازدسترفته برای نتفلیکس و برادران روسو بوده است.
آیا فیلم The Electric State ارزش تماشا کردن دارد؟

اینکه آیا فیلم “The Electric State” ارزش تماشا کردن دارد یا نه، به سلیقه شخصی و انتظارات شما از یک فیلم بستگی دارد. بیایید با توجه به نقد و بررسی قبلی، مزایا و معایب آن را مرور کنیم تا تصمیمگیری برایتان راحتتر شود:
چرا ارزش تماشا کردن دارد؟
جلوههای بصری و طراحی هنری: اگر از طرفداران دنیای علمی-تخیلی با تصاویر خیرهکننده و طراحیهای خلاقانه هستید، این فیلم شما را ناامید نمیکند. رباتها، مناظر پساآخرالزمانی و حال و هوای رترو-فوتوریستی دهه ۹۰ بسیار چشمنواز هستند.
حس نوستالژی: موسیقی متن و فضای دهه ۹۰ میتواند برای کسانی که به این دوره علاقه دارند یا از حس نوستالژی لذت میبرند، جذاب باشد.
سرگرمی سبک: اگر دنبال فیلمی هستید که بدون نیاز به تمرکز زیاد، شما را برای دو ساعت سرگرم کند، این فیلم با صحنههای اکشن و طنز گاهبهگاهش میتواند گزینه مناسبی باشد.
بازیگران آشنا: حضور میلی بابی براون و کریس پرت ممکن است برای طرفدارانشان انگیزهای برای تماشا باشد، حتی اگر نقشآفرینیها خیلی عمیق نباشند.
چرا ممکن است ارزشش را نداشته باشد؟
داستان ضعیف: اگر برایتان روایت منسجم، شخصیتپردازی عمیق و پایانبندی رضایتبخش مهم است، این فیلم احتمالاً انتظاراتتان را برآورده نمیکند. فیلمنامه کند و پراکنده عمل میکند.
عدم تعادل: فیلم بیش از حد روی جلوههای بصری متمرکز شده و به عمق احساسی یا مضامین فکری کم توجهی کرده است.
امتیازهای پایین: نقدهای منفی منتقدان (۱۸٪ در راتن تومیتوز و ۳۱ در متاکریتیک) نشان میدهد که فیلم با استانداردهای بالای یک اثر علمی-تخیلی فاصله دارد.
طولانی و خستهکننده: برخی بینندگان احساس کردهاند که با وجود مدت زمان حدود ۲ ساعت، ریتم کند فیلم باعث میشود تماشای آن کشدار به نظر برسد.
پیشنهاد نهایی
بله، تماشا کنید اگر: عاشق ژانر علمی-تخیلی هستید، از تصاویر زیبا و اکشن لذت میبرید و انتظارتان از داستان خیلی بالا نیست. این فیلم میتواند یک انتخاب خوب برای یک شب آرام و بیدغدغه باشد.
خیر، بگذرید اگر: به دنبال یک فیلم عمیق، تاثیرگذار یا نوآورانه هستید که چیزی بیشتر از سرگرمی سطحی ارائه دهد.
در نهایت، پیشنهاد میکنم اگر به موضوع و سبک بصری فیلم علاقه دارید، آن را امتحان کنید، اما با انتظارات تعدیلشده.