جملات غمگین ترکی آذری | جملات عاشقانه و سوزناک ترکی آذری

کسانی که اهل ادبیات، شهد و شعر هستند می دانند که جملات احساسی و غمگین ترکی آذری روح و جان را تسخیر می می کنند. حتی کسانی هم که با معنا و مفهوم جملات و ادبیات ترکی آذری آشنا نیستند معتقدند که این جملات جزو شیرین ترین جملاتی هستند که روح را نوازش کرده و لمس می کنند. ما در این از تاپ ناز می خواهیم برای آن دسته از کسانی که به دنبال جملات غمگین ترکی آذری هستند مجموعه از جملات عاشقانه و غمگین به همراه ترجمه را گردآوری کنیم.
جملات غمگین ترکی آذری به همراه ترجمه

گاهی بیان احساسات قلبی زمانی که غمگین و ناراحت هستیم کار دشواری است. ممکن است بار و بارها جملات غمگین زیادی را با خود زمزمه کرده باشیم اما باز هم نتوانستیم عمق احساسمان را در مورد غمگین بودنمان بیان کنیم. اگر آذری زبان هستید و یا به گویش شیرین ترکی آذری مسلط هستید حتما می دانید که جملات غمگین ترکی آذری چه قدرتی در بیان احساساتمان دارند. از این رو ما در ادامه مطلب از تاپ ناز می خواهیم گلچینی از جملات غمگین ترکی آذری به همراه ترجمه در اختیارتان قرار دهیم.
گوزمنن توشدون اینه یارپاخ
کی آغاجدان توشراز چشم افتادی
مث برگی که از درخت میوفته
بیچاره گوزوم هر گئجه سن سیز باخار آغلار
قان یاشیله اولدوزلارین بیر بیر سایار آغلار
سن آیریغیلی خوشلادون اما گئجه گوندوز
دفترده قلم شرح فراقون یازار آغلاربیچاره چشام هر شب بدون تو نگا می کنن و گریه می کنن
با اشک ستاره ها رو یکی یکی می شماره و گریه می کنن
تو جدایی رو انتخاب کردی اما شب و روز
قلم تو دفتر شرح جداییتو می نویسه و گریه می کنه
غنچه لر گوله دوندو
گوز یاشیم سئله دوندو
دوستلاردان آیری توشدوم
ساحاتیم ایله دوندوغنچه ها گل شدن
اشک چشمام سیل شدن
از دوستان جدا افتادم
ساعت هام سال شدن
سنی الی منیم الیمنن ایریلدی
بیردن هارا گدی سرنوشت هارا آپاردی
قید گله بالا گوزلریم یولدادی
تز گه توکلریم اقاردیدستهایمان در دست هم بود
چرا ازمن دورشدی ؟! سرنوشت تورا به کجابرد
عزیزم چشم به راهم
موهایم سفیده شده بازگرد
فلک ایستدی منی سالا درده
سنی الدی منن، نامرد اورگیم سالدی درده
خیر گورمسین منی سالدی چوخ هچلهفلک خواست درد به من دهد تو را از من گرفت
آن نامرد قلبم را به درد آورد
خیر نبیند مرا در چاه درد انداخت
مطلب مشابه: شعر ترکی عاشقانه با ترجمه فارسی + جملات کوتاه ترکی احساسی و رمانتیک
گوره بیلمدین سن بیزیم یاخچی گوننریمیزی
اونو ،اولا را خاطیر گودوی آپاردی
دنیا ی بی وفا ازتو نخواهم گذشت
عشقم را گرفتی کجابردی !؟
طاقت لحظات خوش کنار هم بودنمان را نداشتی
به همین خاطر اورا ازمن گرفتی
جملات غمگین ترکی آذری برای بیو

گه باخگینان گوزلَریمه
گور نَه دولوبدور بو گوزوم
دانشدیرما دانیشام مَن
اورَگوی یاندیرار سوزومبیا نگا کن به چشمام
ببین چقد اشک جمع شده توش
نزار حرف بزنم اگه حرف بزنم
دلتو آتیش میزنه حرفام
یاغدی یاقیشلار، بانلاندی گوشلار، ایسلاندی داشلار ..
سن هاردا قالدین، سوندو گولوشلر، سولدو باخیشلار ..بو دونیا سن سیز یامان سویوخدو آچ قزل گولوم ..
گوزلریوی آچ گوی باهار گلهَ نازلی سِوگولوم ..باران بارید و پرندهها خواندند و سنگها خیس شدند ..
تو کجا ماندی، خندهها پژمرد، نگاهها کم رنگ شد ..
ایستِیب یِتیشمَدیم من
حَسرَتی اورکدَه قالدی
روزهایم طوری گره خورده که
قلبم رو غصه و غم پر کرده
چون یکی رو خواستم و نرسیدم
حسرت رسیدن بهش تو دلم مونده
مطلب مشابه: متن عاشقانه ترکی + عکس نوشته های ترکی عاشقانه و احساسی
گوزلَریم دولدو هَر آخشام
سَنی مَن یاده سالاندا
آلیشیب یاندیم اورکدَن
شَکلووی قابَه سالاندا
چشمام پر اشک میشه هر شب
وقتی که تو به یادم می افتی
از ته دلم آتیش گرفتم و سوختم
وقتی که عکستو تو قاب میذاشتم
سنی الی منیم الیمنن ایریلدی
بیردن هارا گدی سرنوشت هارا آپاردی
قید گله بالا گوزلریم یولدادی
تز گه توکلریم اقاردی
دستهایمان در دست هم بود
چرا ازمن دورشدی ؟! سرنوشت تورا به کجابرد
عزیزم چشم به راهم موهایم سفیده شده بازگرد
جملات احساسی و غمگین ترکی آذری برای مخاطب خاص

جانیم سنه قوربان تز گل
اورگیمین قراری یوخ قیید گل
فقط سنی یانیدا قرار توتار
عشقیمیزه خاطیر تز گل
جانم به فدایت ،زود برگرد
دلم بی قرار است و قرارش تو هستی برگرد
بخاطر عشقمان زود برگرد
مطلب مشابه: شعر عاشقانه غمگین؛ اشعار سوزناک و غمناک عاشقانه برای عشق و جدایی
فلک ایستدی منی سالا درده
سنی الدی منن، نامرد اورگیم سالدی درده
خیر گورمسین منی سالدی چوخ هچله
فلک خواست درد به من دهد تو را از من گرفت
آن نامرد قلبم را به درد آورد
خیر نبیند مرا در چاه درد انداخت
جاوان لیغدا ساچ آغاریب
یامان قوجالمیشام فَلَک
هامی گَلیب دوست آدینا
فقط مَنه وِریب کَلَکتو جوانی ام موهام سفید شده
بدجوری پیر شدم خدا
همه میان به اسم دوست و رفیق
همش بهم نارو میزنن و کلک میزنن
اویالانچی ایللر گونه دیمزمیش
گول وئردیم وئردیییم دیمزمیش
گوزوم ده چاغلایان سئله دیمزمیش
حئف او سئوگییه
او محبتهدر حد ارزش یک روز نبود
عمری که با تو هدر دادم
سال هایی که به پایت ریختم
عشق تو ارزش گلی را که هدیه کردم
و اشک هایی را که برایت ریختم نداشت
حیف از آن عشق و محبت
گونوم ائله سندن شیکایت اؤلوب
بو سئوگی بیر داستان، حئکایت اؤلوب
محبت نه واخت دان جینایت اؤلوب
بوراخ گؤزلرینین حبسیندن منیروزگارم شکایت از تو شده است
این عشق داستان و حکایت شده است
از کی محبت جنایت شده است؟
از محبس چشمانت رهایم کن
مطلب مشابه: اشعار دو بیتی و رباعیات ترکی عاشقانه بسیار زیبا و معروف