شعر و داستان

داستان کوتاه طوطی سخنگو و حضرت سلیمان مردی یک طوطی را که حرف می‌زد در قفس کرده بود و سر گذری می‌نشست. اسم رهگذران را می‌پرسید و به ازای پولی …

داستان کوتاه و زیبای “عشق چیست” sms بازی های شبانه صحبت های یواشکی ما باهم خیلی خوب بودیم عاشق هم دیگه بودیم از ته قلب همدیگرو دوست داشتیم و هر …

خواندن یک کتاب در آخر هفته می تواند سرگرمی مفید و دلنشینی باشد. در این مطلب چند کتاب را معرفی می کنیم که هنوز به آخر هفته نرسیده خواندن آنها …

جالب ترین ضرب المثل های ترکی همراه با ترجمه فارسی تولکویه دئدیلر هانی شاهدون دئدی قویروغوم. «به روباهه گفتن شاهدت کیه؟ گفت: دمبم.» هرکیم ائششه ک اولدو سنده پالانی اول …

داستان جالب به باد رفتن ثرویت مرد خسیس, داستان خواندنی و آموزنده, داستان کوتاه و جالب, داستان مرد ثروتمند, مرد پولدار, ثروت با ارزش, داستانک جالب, داستان جدید آموزنده

داستان جالب 100 دلاری یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند، یک صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است …

داستان زیبای وصیت یک پدر به پسر را می خوانید که بسیار جالب است.   ﭘﺪﺭﯼ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﮒ به فرزندش گفت : ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻡ. امیدوارم ﺑﻪ …

داستان زیبای اشک پدرش – پدر زحمت کش و فداکار هر وقت پدرم این ترانه را می خواند که «وقتی بچه بودی، عادت داشتی روی دوشم بنشینی، پدر نردبان بچه …

داستان جالب قرض دادن نمره و موفقیت دانش آموز خانم معلم چن در دفتر تنها بود که پسر کوچکی آرام درِ دفتر را باز کرد و با لحن پر احتیاطی …

داستان کوتاهی از چخوف: نامزد و پدرجان عروس – شنیده‌ام، که شما زن می‌گیرید، پس چه وقت سور کلوخ اندازان دوران جوانی خودتان را خواهید داد؟ میلکین سرخ شد و …

متن شعر بوی عیدی سروده شهریار قنبری همچنین می توانید آهنگ بوی عیدی از فرهاد را از اینجا نیز دانلود کنید بوی عیدی بوی توپ بوی کاغذ رنگی بوی تند …

جمله های معنی دار و زیبا و متن های عارفانه در مورد خدا کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد… ندا آمد بر در خانه ام بیا، آنقدر بر در …

داستان جالب و کوتاه سگ ها و آدم ها داستان زیر از کتاب داستان کوتاه “باران و خشت و چند داستان دیگر” نوشته ی “حسین مقدس انتخاب شده است. “باران …

داستان جالب و زیبای مسابقه پیدا کردن زیباترین زن یک شرکت موفق محصولات زیبایی,در یک شهر بزرگ از مردم خواست که نامه ی مختصری درباره زیباترین زنی که می شناسد …

داستان خواندنی و زیبای آینه “مردی که درکوچه می رفت هنوز به صرافت نیافتاده بود به یاد بیاورد که سیزده سال می گذرد که او به چهره ی خودش در …

داستان کینه, داستانهای کوتاه و زیبا, داستان بوی کینه, داستانهای خواندنی در تاپ ناز, داستانهای جذاب, سرگرمی, سایت سرگرمی, داستان کینه, کینه چیست

داستان جالب پسر عاشقی که هوس هایش تبدیل به عشق واقعی شد پسر گفت:” هرجا می روم به یاد او هستم. وقتی می بینمش نفسم می گیرد و ضربان قلبم …

داستان جالب و بامزه مرد میانسل و دلیل قانع کننده اش! مرد میانسالی وارد فروشگاه اتومبیل شد. BMW آخرین مدلی را دیده و پسندیده بود؛ پس وجه را پرداخت و …

داستان کوتاه و جالب عجایب هفتگانه معلمی از دانش‌آموزان خواست تا عجایب هفتگانه جهان را فهرست‌وار بنویسند. دانش‌آموزان شروع به نوشتن کردند. معلم نوشته‌های آنها را جمع‌آوری کرد. با اینكه …

متن های زیبا در مورد ترس, جمله های زیبا درباره ترس ﺍﺯ ﺳﻮﺳﮏ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ، ﺍﺯ ﻟﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﺜﻞ ﺳﻮﺳﮏ ﻧﻤﯿﺘﺮﺳﯿﻢ! ﺍﺯ ﻋﻨﮑﺒﻮﺕ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ، ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮﻥ …

جملات قصار, خواندنیهای دیدنی, مطالب آموزنده, سخـنان حکیـمانه, استتوس های پندآموز, سخنان آموزنده بزرگان, جملات عارفانه, جملات زیبا و آموزنده از بزرگان جهان, جملات فلسفی

داستان زیبای مرد کور روزی مرد کوری روی پله های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود؛روی تابلو خوانده می شد:«من کور هستم،لطفا کمک …

جمله های رمانتیک احساسی و پست های عاشقانه فیس بوک عاشق شوید… نه به خاطر لذت بوسه و هم آغوشی… به خاطر تمرکز ذهن روی یک نفر عاشق شوید… وفاداری …

شعر در مورد مردانی که بلافاصله پس از فوت همسر ازدواج می کنند! مردها کاین گریه در فقدان همسـر می کنند بعد مرگ همسـر خود، خاک بر سر می کنند! …

داستان جالب و خنده دار لحظات عاشقانه  زن نصف شب از خواب بیدار می‌‌شود و می‌‌بیند که شوهرش در رختخواب نیست، ربدشامبرش را می‌‌پوشد و به دنبال او به طبقه …

شعر طنز ماه رمضان مخصوص بیماران, طنز سرکاری ماه رمضان, مطالب طنز و خنده دار, طنز در مورد ماه رمضان, جملات سرکاری و طنز ماه رمضان, طنز خنده دار, جوک ماه رمضان

داستان جالب خروس و همسر می گویند مردی ، خروسی خرید و به خانه برد. وقتی وارد شد ، همسر جوانش ، سر و رویش را پوشاند و نهیب زد: …

داستان کوتاه جالب بیمارستان روانی برای ملاقات شخصی به یکی از بیمارستان‏‎های روانی رفتیم. بیرون بیمارستان غلغله بود. چند نفر سر جای پارک ماشین دست به یقه بودند. چند راننده …

حسن کچل, داستان حسن کچل, قصه ی حسن کچل, قصه کوددکانه حسن کچل, شعر حسن کچل, شعر کودکانه حسن کچل, داستان کودکانه زیبا

داستان خواندنی و آموزنده مرد دانا و نانوا مرد دانا صبح زود از مقابل مغازه نانوایی عبور می کرد. دید نانوا عمدا مقداری آرد ارزان جو را با آرد مرغوب …