مجله تاپ‌ناز‌

انشا در مورد زندگی (10 انشا درباره زندگی با مقدمه، بدنه و نتیجه)

انشا در مورد زندگی (10 انشا درباره زندگی با مقدمه، بدنه و نتیجه)

در این بخش از سایت ادبی و هنری تاپ ناز 10 انشا درباره زندگی با مقدمه، بدنه و نتیجه را برای شما دوستان قرار داده‌ایم. می‌توانید با ایده گرفتن از این انشاها و همچنین تغییر متن، آن‌ها را تحویل کلاس دهید. با ما باشید.

انشا در مورد زندگی احساسی

مقدمه: زندگی یک جاده زیبا و سر سبز است که سر شار از لحظات ناب و خوشایند بوده و هر کس خودش باید بتواند آن را ترجمه و تفسیر کند. زندگی را باید لحظه به لحظه زندگی کرد و لذت برد.

بدنه: روزهای زندگی بی تکرار هستند و سر شار از لحظات ناب، ثانیه هایی که هر یک برای آمدن و رفتن خود نمایی می کنند. زندگی لبریز از عشق، آرامش، تلاش و یاد عشق، هر صبح مردم از خواب بیدار می شوند و یکی با دیدن گل می خندد، دیگری با نام باران، یکی هم با نوای پرندگان، یکی با خورشید نجوا می کند.

زندگی احساسی همان خنده بی پروای گل است،  نوای دل انگیز آبشار و یا صدای خنده یک کودک ناز، زندگی را باید زندگی کرد، ثانیه به ثانیه، دم به دم، ای کاش زندگی را بتوان در لحظه ها قاب کرد و به دستان نسیم بهار جاودان سپرد.

زندگی خلاصه در فصل های بی تکرار عشق است و روزهای خاطره ساز مهر ورزی، نگاه به عکس رخ یار و دیدار در لحظه های بی تکرار غروب، زندگی همان پیوستن خورشید به دریاست وقتی غروب رقص پروانه ها را قاب می‌گیرد.

زندگی پر از لحظات ناب عشق ورزی و دوست داشتن است. خنده یک گل، بوسه بر لب مادر، و دست پدر، زندگی همان بافتن زلف خورشید روی کتف آسمان است. منجوق کردن نور ماه بر سینه شب است. زندگی احساسی همان گره زدن چمن به آرزوهاست.

زندگی که هر روز عشق و دوستی موج نزند، هیچ کس نمی تواند در آن شاد باشد و انتقام روزهای سخت را از روزگار بگیرد. شاید زندگی احساسی نوشیدن یک لیوان آب خنک و سرد در گرمای تابستان باشد و شاید یافتن یک سایه در دل کویر، خدای با احساس درون انسان را پر از حس عشق و غرور کرده است.

نتیجه گیری: زندگی سراسر عشق و احساس است، هر لحظه آن را قدر بدانیم و برای کسب علم و دانش و شناخت خداوند به کار ببریم.

انشای زیبا درباره زندگی

انشای زیبا درباره زندگی

مقدمه: زندگی یک موهبت است که خداوند به ما عطا کرده است، کاش بتوانیم از این زندگی پر از مهر و عشق نهایت استفاده و لذت را ببریم تا در پایان عمر پشیمان نباشیم.

بدنه: زندگی یک قایق زیباست که روی دریا آرام و بی صدا حرکت می کند، گاهی به موج بر خورد می کند و دچار تلاطم می شود و روز دیگر ممکن است به گل بنشیند، آب دریا روزگاری صاف است و ماهی های خوش رنگ در آن دیده می شوند.

شاید هم زندگی یک جاده زیبای پر از گل است که در میان سبزه و جنگل پنهان شده است، زندگی شاید همان یک لیوان آب خنکی است که یک نفر با عشق می نوشد. نمی دانم شاید هم زندگی یک دسته گل سرخ است که به هم هدیه می دهیم، بوی خوش یاس، رنگ زیبای نسرین و سوری و سپرغم، عطر دلاویز نان تازه، صدای نرم مادر، خوشه های سبز گندم یا دانه های پر از برکت گندم، زندگی سرشار از حس عجیب مهر ورزی، دل دادن به زلف دخترک آفتاب است که هر صبح تو را تا خانه عشق بدرقه می کند.

زندگی شاید یک خیال خوش در یک صبح زیبای بهاری است که دم به دم به حقیقت نزدیک می شود. زندگی شاید انداختن چادر زیبای بهار به روی عروس طبیعت باشد و شاید بدرقه میوه های تابستان با چادر هزار رنگ پاییز باشد، زندگی خش خش ناب برگ‌های پاییزی در زیر پای عابران  و یا دانه های بلورین برف در یک روز سرد است. زندگی احساسی شاید همان آدم برفی روز سرد برفی باشد و یا رقص دانه های بلورین باران به روی یک استخر زیبا.

من به هر جا که نگاه می کنم، فقط عشق می بینم و احساس. زندگی شاید لمس یک نگاه با تمام وجود است که می تواند دل را متحول کند. شاید هم زندگی همین لحظه های بی تکراری است که بی آنکه بدانیم سپری می شوند.

برای من زندگی احساسی خنده یک مادر، بوی خوش گل، نم شبنم و خوردن یک لیوان چای در کنار یک دوست قدیمی، زندگی احساسی همان آغوش بی خطر مادر است و نگاه پر مهر محبت. زندگی همان دست زدن به حرم یک عزیز است مانند امام رضا و رفتن به کربلاست، زندگی شاید آروزی دیدار با امام عصر است، اما هر چه هست و نیست بسیار زیبا، جذاب و دوست داشتنی است.

نتیجه گیری: زیباترین حس زندگیتان برای خدا باشد، برای خالق بی همتایی که از همه حس درون شما خبر دارد.

مطلب مشابه: متن ناب در مورد زندگی [ 60 جملات دلنشین لحظات زندگی ]

انشا در مورد زندگی زیباست

زندگی مانند رودی خروشان است که چه بخواهیم و چه نخواهیم در حال گذر است. گذر روزگار ممکن است باب میل ما یا در تضاد با خواسته‌های ما باشد. ممکن است تلاش‌های ما در زندگی سرانجام باعث شکست یا در انتها باعث موفقیت ما شود و زندگی زیبا و با رفاهی را برای ما رقم بزند.

اگر بخواهیم از زیبایی‌های زندگی سخن بگوییم جوهر دواتی برای ما باقی نخواهد ماند، ولی با این حال، صحبت کردن از زیبایی‌های زندگی باعث می‌شود قدر زندگی را بیشتر بدانیم و همیشه نیمه پر لیوان را نگاه کنیم. برای مثال شگفتی‌های طبیعت، سرشار از زیبایی‌های خلقت است. در گوشه و کنارهای این دنیای کوچک، سر سبزی‌ها و چمنزارهایی نهفته در قلب جهان وجود دارد که زیبایی‌‌هایش چشم‌های ما را نوازش می‌کند. قدم گذاشتن در طبیعت باعث آرامش روح و روان شده و روح ما را جلا می‌بخشد. آلات موسیقی موجود در طبیعت ‌گوش‌ها را می‌نوازد و باعث می‌شود که ضربان قلب بشر نامنظم و پر از هیجان شود؛ مثلاً صدای برخورد باد به چمن‌ها و برگ‌ها و ایجاد صدایی مانند سوت زدن صدای برخورد قطرات آبشار به سنگ و ایجاد صدایی همچون طبل زدن، صدای آواز هدهد که با موسیقی متن و ریتم‌های معین و دلنواز روح ما را لطافت می‌بخشد.

از دیگر زیبایی‌های زندگی می‌توان به دو نعمت بزرگ و تکرار ناشدنی پدر و مادر اشاره نمود. پدر پشتوانه‌ای چون کوهی استوار است که در سختی و مشکلات زندگی حمایتش را از ما دریغ نمی‌کند. مادر همچون مرواریدی کمیاب در اعماق دریا می‌باشد، که در مواقع ناراحتی و دشواری باعث آرامش خاطر ما شده و محبت او ورد زبان‌هاست. صدای لالایی مادر التیام بخش روح آدمی است. مادر همچون پناهگاهی است که ما را از خطرات حفظ می‌کند.

زندگی با وجود والدین معنا پیدا می‌کند، آنها ما را مانند دانه‌ای که با گذر زمان و رسیدگی تبدیل به غنچه شده و در نهایت به گلی زیبا تمایز می‌یابد بزرگ می‌کنند. زیبایی‌های هستی در صفحات دفتر زمانه غیر قابل گنجایش است هر چقدر از زیبایی‌های آن بگوییم باز هم کم گفتیم.

دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ

ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

دانی که پس از عمر چه ماند باقی

مهر است و محبت است و باقی همه هیچ

انشا با موضوع زندگی و حیات با متن زیبا و نگارش روان

انشا با موضوع زندگی و حیات با متن زیبا و نگارش روان

بدون شک نوشتن انشایی درباره ی امر به این مهمی یعنی زندگی بسیار سخت است. اگر بخواهم ساده بگویم زندگی یعنی گذر عمر و زمان. تنها کسانی از زندگی بهره می برند که از تمام آن ها استفاده کنند. شاید برای شما سوال باشد منظورم چیست؟ در ادامه به توضیحی مختصری بسنده می کنم.

زندگی یعنی کار هایی را که فکر می کنی درست است را انجام دهی و صرف نظر از نتیجه ی آن از انجامش لذت ببری. اگر اشتباه کردی خودت را سرزنش نکنی و به اشتباهاتت نیز بخندی. بسیاری از افراد به علت داشتن ترس، حالا هر نوع ترسی مثل ترس از حرف مردم، ترس از شکست و … قید امور مورد علاقه ی خود را زده اند و زندگی را روی لب طاقچه گذاشته اند و منتظرند که روزی شاید بتوانند رویاهایشان را زندگی کنند.

در بسیاری ازمواقع ما فقط تکرار می کنیم اما زندگی نه. یک روز را زندگی می کنیم و به ندرت پیش می آید هر روزمان متفاوت تر از روز های دیروزمان باشد. این گونه است که روز ها می گذرد و ما متوجه گذران عمر خود نیستیم.

به نظر من زندگی تماشا کردن ریزش برگ های پاییزی است و یا شاید لحظاتی است که کودکی به تازگی می خواهد شروع به راه رفتن کند. زندگی قدم زدن در زیر باران است و یا حتی خوردن بستنی در زیر برف است. یقین دارم زندگی آن لحظاتی است که در سخت ترین شرایط کنار رفیقت ماندی و درد و دل هایش را شنیدی.

در لابه لای روزمرگی های مان بهتر است به ارزش و معنای زندگی خود فکر کنیم. البته ارزش ها در زندگی هر کس متفاوت است اما کسی زندگی را زیسته است که بر مبنای ارزش های خود زندگی کند.

در این میان باید به این نکته توجه کرد که هیچ چیزی در این دنیا ارزش غصه خوردن و ناراحت شدن ندارد و زندگی کوتاه تر از آن است که فکر می کنیم. چه بسا بهتر است با تمام افراد با مهربانی و ادب برخورد کنیم و سعی کنیم خاطرات خوبی را بر جای بگذاریم.

زندگی من زمانی عوض شد که معلمم گفت یک بار زندگی می کنی پس طوری زندگی کن اگر زندگی ات تبدیل به کتاب شد باقی افراد از مطالعه ی آن لذت ببرند. مهم نیست که چند سال عمر می کنی اما مهم است که چه کار هایی را با چه اهدافی انجام می دهی و از خودت چه تاثیراتی در این دنیا باقی خواهی گذاشت.بسیاری از افراد می خواهند پزشک شوند تا درد انسان ها را درمان کنند و معنای زندگی آن ها بسیار زیباست اما کارهای کوچک نیز مورد اهمیت هستند مانند  تقسیم کردن میان وعده خود با دوستانمان و یا حتی آشغال ننداختن به زمین که کسی مجبور نباشد خم شود و آن را از روی زمین بر دارد.

با این سن کوچکم دریافته ام زندگی را باید زندگی کرد و نه ذخیره. طول زندگی افراد مهم نیست بلکه عرض زندگی آن ها مهم تر است. تمام تلاشم را می کنم زندگی را سخت نگیرم و به تمام افرادی می شناسم لبخند بزنم و دوستشان بدارم. حتما نباید کارهای بزرگی انجام دهیم حتی اگر از مادرمان هم برای قرمه سبزی خوشمزه ای که درست کردیم متفاوت تر تشکر کنیم نیز اثر خود را خواهیم داشت.

انشا ادبی درباره زندگی

زندگی حس عمیقی است که در تک تک سلول های تن جریان دارد، چیزی فراتر از هر آن چه تاکنون واژه ای برای آن خلق شده و واژه ای عمیق تر از هر آن چه بتوان توصیف دقیقی برایش نوشت.

زندگی را نه در قالب کلمات و نه با وصف و توضیحات نمی توان تعریف کرد بلکه آن را تنها باید زندگی کرد و جام آن را تا آخرین جرعه ای که می توان نوشید.

زندگی زیباست، زیباترین و با ارزش ترین تحفه ای که خداوند به همه مخلوقاتش از بشر گرفته تا نباتات و جانداران بخشیده است، هدیه ای گرامی که فقیر و غنی، زن و مرد، کودک و جوان و پیر، زیبا و زشت نمی شناسد و همه به یک اندازه از آن بهره برده اند.

اما همین زندگی وقتی به جان انسان های مختلف دمیده می شود به گونه متفاوتی ظهور پیدا می کند. یکی آن را بی ارزش می داند و در پوچی و بیهودگی هدرش می دهد، آن یکی با دو دستش به آن چنگ می زند که مبادا از دستش بدهد و در عدم و نیستی غرق شود، حال آن که دیگری گرامی اش می دارد و آن را نه هدف که وسیله ای می داند که با آن می تواند هرچه بیشتر و بیشتر به اصل خود نزدیک تر شود.

زندگی نه جواهری گرانقیمت است که از ترس خش افتادن و گم شدن بی استفاده در صندوقچه ای رهایش کنیم و نه بی ارزش و پوچ که زیر دست و پا انداخته و بی هدف و بیهوده آن را سر کنیم.

زندگی را باید زندگی کرد، از اولین طلوع تا آخرین لحظه اش و همیشه به خاطر داشته باشیم که:

زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود

تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست

آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست

فرصت بازی این پنجره را دریابیم

در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم

پرده از ساحت دل برگیریم

رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم

انشا در مورد زندگی و هدف زندگی از نظر من

انشا در مورد زندگی و هدف زندگی از نظر من

نوشتن انشا در مورد زندگی خیلی سخت است. ما آدم ها آنقدر غرق در زندگی هستیم که چندان متوجه خود زندگی نمی شویم، مثل ماهی هایی که همیشه در آب هستند و شاید دیگر آب را حس نکنند.

مثال ماهی ها و آب، مثال خوبی است که می‌توان با آن زندگی را بهتر توضیح داد. ماهی ها هم چندان متوجه آب نیستند تا زمانی که آبی که در آن زندگی می‌کنند خیلی گرم یا سرد شود، کثیف شود یا زمانی که از آب بیرون می‌افتند و قادر به نفس کشیدن نیستند. آن وقت متوجه می شوند که چه نعمتی داشته اند. زندگی…

اگر گاهی در شلوغی خیابان ها و تاکسی ها، در راه مدرسه، در حال تماشای تلویزیون یا شنیدن صدای خانواده و در کنارشان بودن، به زندگی و ارزش و معنای آن فکر کنیم، حتما آدم های بهتری خواهیم بود. آن وقت می‌دانیم چیزی ارزش رنجاندن خودمان و دیگران را ندارد. به همدیگر احترام می‌گذاریم و محبت می‌کنیم. می‌توانیم به اطرافیان کمک کنیم و از دیدن شادی و رضایتشان لذت ببریم. می‌توانیم غذایی که می‌خوریم را بدون عجله مزه مزه کنیم و از اینکه به دنیا آمده ایم تا خوبی ها و لذت های زیادی را تجربه کنیم خدا را شکر کنیم. هر کدام از ما که به این دنیا آمده ایم در زندگی خود مسئولیت هایی داریم. همه این وظایف و مسئولیت ها به یک چیز ختم می‌شود؛ بهتر کردن زندگی.

 آدم ها حق دارند اگر آنقدر غرق در زندگی باشند که خود زندگی را گاهی فراموش کنند، اما خوب است هر از گاهی به این نعمت خداوند فکر کنیم و از خدا سپاسگزاری کنیم که به ما فرصت زندگی کردن داد. فرصتی که نباید آن را دست کم بگیریم و به آن بی توجه باشیم. من می‌خواهم پزشک بشوم و به بیماران کمک کنم تا زندگی سالم تر و خوب تری داشته باشند. اینگونه زندگی خودم را هم مفیدتر و بهتر می‌دانم. شما از این فرصت زیبا چه استفاده هایی خواهید کرد و چه تصمیم هایی برای زندگی‌تان دارید؟

انشا جالب درباره اهداف زندگی

با نام خداوندگار بخشنده و مهربان که مبدا و مقصد؛ و سر آغاز و پایان همه چیز اوست، انشای خود را آغاز میکنم:

بسم الله الرحمن الرحیم

هر کسی در زندگی اهدافی دارد که برای خودش مهم است و برای رسیدن به آنها تلاش می کند

یکی دوست دارد در آینده در تحصیل و کار موفق باشد ، مثلا یک پزشک موفق یا یک معلم خوب یا یک مهندس ماهر

یکی دوست دارد در آینده ثروتمند باشد .

یا ممکن است یکی بخواهد در آینده به همه جای کره زمین یا حتی فضا سفر کند و همه جای دنیا را ببیند .

ممکن است کسی بخواهد در آینده یک پدر مهربان یا یک مادر دلسوز بشود و کودکان خوشبختی را پرورش دهد.

و هزاران هدف و آرزوی دیگر که در ذهن هر کسی وجود دارد .

همه این اهداف هم میتوانند خوب و با ارزش باشند هم بی ارزش و فانی و پوچ.

اما چطور یک هدف میتواند هم خوب باشد هم بد ؟؟؟

اگر هر کسی در دلش به این فکر کند که هدف اصلی زندگی اش رضایت خداوند است بقیه اهداف او با ارزش و قیمتی میشوند .

مثال اگر کسی بخواهد پزشک بشود تا به محرومان و بیماران کمک کند تا خداوند از او راضی باشد هدف او با ارزش و زیباست

یا اگر کسی بخواهد معلم شود و دانش آموزانی فهیم و مودب و دانا پرورش دهد تا همچون انبیا در هدایت حتی یک انسان به راه درست تلاش کرده باشد کار و تلاش و هدف او مقدس خواهد بود.

حتی اگر کسی هدفش ثروتمند شدن باشد تا با افراد بی بضاعت کمک کند یا حتی به پدر و مادر و خویشاوندان نیازمند رسیدگی کند ، تلاش او برای ثروت اندوزی زیبا و پر معناست .

اما هر کدام از این اهداف ، حتی اهداف خوب مثل تحصیل علم و مال و شهرت اگر برای خود نمایی ، فخر فروشی ، حسادت و دنیا طلبی باشد فانی و بی ارزش است.

همه ما از جمله خود من باید بدانیم که باید در زندگی یک هدف اصلی داشته باشیم و بقیه اهداف را به خاطر آن هدف اصلی که همان رضایت الهی است دنبال کنیم . در این صورت حتی اگر با وجود سعی و تلاش و پشتکار به اهداف ریز و درشت خود در زندگی نرسیدیم .اجر ما نزد خداوند محفوظ خواهد بود. و خداوند کسی است که سعی تلاش ما را به بهترین نحو پاسخ می دهد.

انشا در مورد زندگی زیباست اگر …

انشا در مورد زندگی زیباست اگر …

زندگی زیباست اگر نگاهمان نیز زیبا باشد. بعضی وقت ها ممکن است مشکلات و اتفاق های روزمره باعث شود که زیبایی های اطرافمان را فراموش کنیم اما باید با یادآوری نکات مثبت زندگی به خودمان دوباره انگیزه بگیریم. بعضی وقت ها این خود ما انسان ها هستیم که زندگی را برای خودمان سخت می کنیم. مثلا به جای اینکه از لحظه هایی که در آن حضور داریم لذت ببریم دائما اعتراض می کنیم و همش در حال قر زدن می باشیم. ما فقط یکبار حق استفاده از این دنیا را داریم پس چه بهتر که از آن به شادی استفاده کنیم و مسیر نشاط و شادابی را انتخاب کنیم.

به نظر من زندگی در صورتی زیباست که دیگر در جهان هیچ جنگی نباشد و انسان ها برای منافع شخصی خودشون مردم کشورهای دیگر را نکشند. همچنین من دوست دارم دیگر هیچ انسان نیازمندی روی زمین نباشد و همه انسان ها بتوانند بدون دغدغه مالی زندگی کرده و از آن لذت ببرند، در این صورت دیگر هیچ دزدی در جامعه صورت نمی گیرد.

به نظر من زندگی زیبا است اگر بتوانم به تک تک هدف هایی که در ذهنم دارم برسم، مادر و پدرم را خوشحال کنم و اینکه فرد مفیدی برای اطرافیان و جامعه باشم. چه خوب است که ما انسان ها گذشت داشته باشیم و کینه ها را از دل خود بیرون بریزیم زیرا اینطور چیزها باعث می شود عمر انسان کوتاه تر شده و هر لحظه آرزوی شکست برای دیگران را داشته باشد. خیلی خوب است اگر برای هم دوستی خالص و پاک باشیم.

بعضی وقت ها به خودم می گویم که چقدر زندگی بهتر می شد اگر می توانستم به دوران کودکی ام برگردم و دوباره با بچه های همسایه تو کوچه بازی می کردیم و می خندیدیم، حتی فرار کردن از دست همسایه هایی ام که نمی گذاشتن بازی کنیم زیبا بود. به نظر من هیچ شادی و نشادی نمی تواند جایگزین خوشحالی های زمان کودکی بشود.

مطلب مشابه: جملات ناب و زیبا در مورد زندگی | زیباترین متن ها و مضامین دلنشین زندگی

انشا چگونه بهتر زندگی کنیم؟

بهتر زندگی کردن برای هر کس با توجه به اهداف و آرزوهایش و روحیه منحصر به فردی که دارد می‌تواند معنای متفاوتی داشته باشد. یک نوع زندگی ممکن است برای دیگری خوب و ایده‌آل به نظر برسد اما برای من زندگی بهتری نباشد. هر کس باید خواسته هایش را در زندگی تشخیص دهد و برای به دست آوردن و حفظ آن‌ها تلاش کند. با این حال در پاسخ به اینکه چگونه بهتر زندگی کنیم می‌توان پاسخ‌هایی داد که برای همگان با هر شخصیت و روحیه ای مفید باشد.

بی شک برای داشتن زندگی بهتر باید تلاش کرد و پیش رفت. با دست روی دست گذاشتن هیچ وقت چیزی بهتر نمی‌شود. حتی زندگی! وقتی اهدافمان را مشخص کردیم باید برنامه ریزی کنیم و مطابق با برنامه پیش برویم و برای به دست آوردن آنچه می‌خواهیم زحمت بکشیم.

اما این همه ماجرا نیست. داشتن زندگی بهتر به گونه ای که رضایت ما را جلب کند یک مهارت است. باید یاد بگیریم شکرگزار باشیم. قدر هر آنچه داریم را بدانیم و سعی کنیم مثبت اندیش باشیم. عبادت و تشکر از خداوند بابت نعمت هایی که در زندگی داریم به ما ارامش می‌دهد.

حفظ روحیه شاد، فعالیت بدنی کافی، ارتباط با طبیعت و تماشای مناظر طبیعی، پرداختن به هنر، موسیقی و ادبیات، زندگی بهتری برای ما می‌سازد. گاهی بگذاریم تخیلات ما به پرواز درآید و به هر کجا که می‌خواهد برود. هر از گاهی از دنیای پر هیاهو فاصله بگیریم و با خیال پردازی، با گوش دادن به یک قطعه موسیقی یا خواندن یک شعر و داستان خودمان را رها کنیم.

دوستی‌ها و مهربانی ها و ارتباطات سالم و موثر حال ما را بهتر می‌کند و نمی‌گذارد احساس پوچی و تنهایی کنیم.

برای اینکه بهتر زندگی کنیم باید همیشه به روز باشیم، هر روز چیزهای جدیدی یاد بگیریم و هرگز از زمانه‌ی خود غافل نمانیم. مهارت هایی کسب کنیم که به آن‌ها علاقه داریم و با انجام آن مهارت‌ها اعتماد به نفس‌مان افزایش می‌یابد. با خودمان مهربان باشیم و نگذاریم عزت نفس‌مان به خاطر افکار منفی و ارتباط با افراد سمی مخدوش شود.

پایان بندی:

برای داشتن زندگی بهتر باید تعادلی بین مادیات و معنویات برقرار کنیم؛ چرا که غفلت از هر یک از این امور در زندگی ما اختلال ایجاد می‌کند و مشکلاتی اساسی برای ما به وجود می‌آورد. هرگز نباید با تنبلی و سستی خود را از داشتن زندگی خوب محروم کنیم. همین طور ناشکری، افکار منفی و نامهربانی با خود و دیگران، زندگی بد و نامطلوبی را برای ما رقم می زند. فراموش نکنیم که ما فقط یک بار زندگی می‌کنیم و فرصتمان کوتاه است. پس باید تمام تلاش‌مان را بکنیم که زندگی سالم، شاد و مفیدی داشته باشیم.

انشا ارزش زندگی

در مورد این که زندگی چه ارزشی می تواند داشته باشد ، هر کسی نظری دارد. اما همه می دانند زندگی وجود دارد. یعنی این که وقتی می توانی راه بروی، با دیگران ارتباط برقرار کنی و برای دیگران مفید یا غیر مفید باشی ، معنایی به نام وجود و زندگی در تو جریان دارد. شاید با یک مثال ساده تر بتوان گفت، زندگی مثل یک مغازه است. چیزهایی که صاحب مغازه می فروشد هم به نوعی ارزش است. ارزش ها لزوما خوب یا بد نیست. ارزش، واحد اندازه گیری داد و ستد است.

آدم ها هم در طول زندگی خود مدام با ارزش ها ارتباط دارند. عده ای ارزش های خوب را در مغازه ی زندگی می فروشند و عده ای دیگر ارزش های متوسط.

کسانی هم هستند که بنا برشرایطی که در آن قرار گرفته اند، یا انتخاب کرده اند، ارزش های بد را خرید و فروش می کنند. لابد شنیده اید که زندگی ارزش این را ندارد که بخواهیم بد رفتار کنیم ، یا دیگران را اذیت و آزار بدهیم؟. این جمله بخاطر کم ارزشی زندگی نیست، بلکه می خواهد به دیگران بفهماند از این ارزش بی نظیر به دقت استفاده بشود.

زندگی مثل گوهری کوچک، اما زیبا و پر ارزش است. گوهر زندگی به چه درد می خورد؟ وقتی نتوانیم زیبایی آن را به دیگران هدیه دهیم؟. مروراید هایی که در داخل صدف و در اعماق دریاها و اقیانوس ها هستند، تا زمانی که توسط غواصان پیدا نشوند، هیچ گاه نه دارای ارزش هستند و نه زیبایی. ارزش های زندگی هم مثل مروارید ها هستند.

وقتی پیدا می شوند درخشندگی شان بر دیگران معلوم می گردد. ارزش ها ی خوب باعث می شوند تا ما راحت تر زندگی کنیم. شاید بتوانم به جرات بگویم زندگی وقتی معنا دارد که دارای ارزش های مثبت باشد.

اگر خوب نگاه کنیم هر موجودی که در جهان هستی وجود دارد دارای ارزش واحدی است. اما انسان دارای ارزش های متعدد است. این نشان می دهد که زندگی برای او با هدف ارزشمندتری خلق شده است. پس چرا وقتی می توانیم از ارزش های زندگی به بهترین شکل استفاده کنیم ، آن را به هدر بدهیم؟. من باور کرده ام که زندگی ارزش این را دارد تا دوستش بداریم و روح دوستی ها را با دیگران قسمت کنیم .

مطالب مشابه را ببینید!