انشا در مورد زمستان ؛ 6 انشای زیبای ادبی در مورد فصل زمستان
انشا در مورد زمستان
در این مطلب تاپ ناز انشا در مورد زمستان، انشاء با موضوع فصل زمستان، انشای ادبی زمستان و تحقیق در مورد فصل زمستان را برای شما آماده کرده ایم.
انشا ادبی فصل زمستان
فصل زمستان یکی از چهار فصل زیبای خداست. هوای سرد و دلچسب آن همراه با بلورهای درخشان برفش، خاطره انگیز ترین صحنه ها را می سازد. درست کردن آدم برفی با دماغ هویجی و شال گردن بافتنی زیبایش، لذت بخش ترین تفریحات زمستان است. زمستان، روز هایش کوتاه و شب هایش بلند است؛ آنقدر بلند که درخت ها و گل ها و سبزه ها، با لالایی اش به خواب می روند.
گاه گاهی شاخه های به خواب رفته شان کلاهی سفید از برف بر سر می کنند و زمین با لباس سفید و زیبایش، گلوله های تازه از سفر رسیده ی برف را در آغوش می گیرد. قدرتی که درختان را می خواباند آب ها را منجمد می کند پرندگان را فراری می دهد به گرمای طاقت فرسای زمین غلبه می کند بر روی آسمان ابری می کشد و برف و باران می بارد و آهنگ رعد و برق و طوفان از سر می دهد و آدم برفی های کوچک و بزرگ را سربازان قصر خود قرار می دهد قصری از جنس برف.
اما سلطنت آن زیاد طول نمی کشد به طوری که درختان از خواب زمستانی بیدار می شوند پرندگان باز می گردند خورشید دوباره گرم و درخشان می شود و آسمان دوباره آبی رنگ می شود آن موقع است که شیشه ی پر از برف اتاق من تمیز می شود و آنگاه است که می گویم بدرود بر زمستان و درود بر بهاران.
در این فصل عقل ها حیران میشود از زیبایی های طبیعت، حرف های ناگفته ای در این فصل در ژرفای جانمان باقی میماند
هم چنان که در این فصل برف و باران میبارد
قصه ای که نامش زندگی است هم چنان جریان دار
امیدوارم که در این فصل دل ها همچون این فصل
سرد و بارانی نشود!
انشای توصیف زمستان
زمستان یک فصلی که بعد از فصل پاییز است. در زمستان روی درختها برف می ریزد. وقتی که برف باریدن تمام می شود ما می توانیم در زیر درخت برویم و آن را تکان تکان بدهیم تا دوباره برف ببارد. من این کار را دوست می دارم. مادر من این کار را دوست نمی دارد. چون هروقت من این کار را می کنم مادرم من را کتک می زند و میگوید این کارو نکن. سرما می خوری ولی من این کار را می کنم. مادرم برای اینکه من درختها را تکان تکان می دهم من را کتک می زند. مادر من زن مهربانی است. من او را دوست می دارم. او برای درختها که تکان تکان می دهم دلش می سوزد و من را کتک می زند. خانم معلم ما زن چاقی است . او می گوید درختها در فصل زمستان خوابیده اند و دوباره در فصل بهار بیدار شدند. زمستان یک فصلی هست که در آن هوا سرد بوده است. ما در خانه بخاری داریم. ما باید در آن نفت بریزیم . یک شب که خیلی در آن سردم بود از رختخوابم بلند شدم و به نزد پدرم رفتم و او را با سرعت تکان تکان دادم تا بیدارش کنم و به او بگویم که سردم بوده است. وقتی او را بیدار کردم او من را در آغوش گرفت و من را در زیر پتوی خودم گذاشت. در زمستان باران هم می بارد و روی زمین جمع می شود. همیشه پاهای من در زمستان یخ زده بوده است. در زمستان ممکن است مردم بمیرند. در پارسال یکی از همسایه های ما از سرما مرد. آنها بخاری نداشته اند. ما بخاری داریم . بخاری خیلی چیز خوبی است و در زمستان ما خیلی لازم داریم. در زمستان پرنده های قشنگ به مسافرت می روند و کلاغ می آید. کلاغ قارقار می کند. آنها برای درختها لالایی می گویند وگرنه درختها خوابشان نمی توانند ببرد. وقتی درختها در خواب هستند پدرم شاخه های آنها را میبرد. او می گوید آنها در خواب هستند و دردشان نمی شود. من در زمستان آدم برفی درست کرده ام. مــن در حیات آدم برفی درست کرده ام. آدم برفی من هیچوقت دماق ندارد. آدم برفی من نمی تواند نفس بکشد و زود می میرد. من در کارتن دیده ام که دماق آدم برفی از هویج است. مادرم به من هویج داده است. ولی یک بار من در آشپزخانه رفتم و یک دانه هویج که داشتیم دزدیدم و آن را دماق آدم برفی کردم و او توانست که نفس بکشد و خیلی خوشحال شد. وقتی مادرم فهمید خیلی خندید. من در فصل زمستان خیلی بیشتر کتک می خورم و نمی دانم چرا اینجوری است. من فصل زمستان را دوست می دارم. این بود انشای من.
مطلب مشابه: انشا درباره مدرسه + 4 انشا زیبا در مورد مدرسه برای دانش آموزان
انشا دوم : فصل زمستان را توصیف کنید
انشای خود را آغاز میکنم با نام خداوند مهربانی که آفرید فصل زیبا زمستان را.
فصل زمستان با پایان فصل پاییز شروع می شود، در این فصل وقتی که از خواب بیدار می شوم هنوز همه جا تاریک است، در زمستان زمانی که ابر ها نیستند، موقع تاریکی شب ستاره ها چشمک میزنند و بهترین زمان برای دیدن سیاره ها و ستارگان است.
در زمستان زمین پیراهن سفید خود را بر تن کرده و به استقبال این فصل می رود، درختان به خواب زمستانی میروند، من شروع و پایان زمستان را دوست دارم، چون شروع فصل زمستان با شب یلدا همراه است و پابان آن با عید نوروز.
هر فصل نشانه ای از شاهکار طبیعت است که بر گرفته از قدرت خداوند است، چه بسا فصل زمستان یکی از این فصل هاست که با سرما، برف و لباس های گرم و رنگارنگ خاطرهای خوش و زیبایی را برای من می سازد.
پس در این فصل زیبا خاطرات خوبی بسازیم و از آن لذت ببریم.
بخوانید : متن زمستانی عاشقانه؛ زیباترین جملات و متن اس ام اس های زمستانی و برفی
زمستان و انسان های مظلوم
زمستان همیشه حامل برف و باران و سرما بوده است وهمیشه خواهدبود.
فصلی که خیلی از مردم ان را به خواب طبیعت تعبیر می کنند.
فصلی که روح ازبدن طبیعت خارج می شودوبه خواب موضعی می رودتا که نوروز و بهار فره برسد
ودوباره طبیعت نفسی تازه بکشدودباره زیبایی های خودرا به نمایش برساند.
زمستان فصلی است که ابرهای سیاه،اسمان را می پوشاندوازان هابرف های سفید همچون مرواریدبه زمین می نشیندو زمین را سپیدپوش می کند.
گویی طبیعت لباس سپیدی پوشیده تا خودرا برای روز عیدوبهاراماده کندوجشن و پایکوبی به راه کند
باامدن زمستان و باران زمین از اب و برکت خداوندسیراب می شودو درختان و زمین کم کم از بستر و ارامگاه خود بیرون می اید
گویی که دوباره متولدشده اند.فصل زمستان همچون همه ی فصل ها سه ماه دارد به نام های دی و بهمن واسفند.
دراین فصل بعضی از حیوانات به خواب زمستانی می روندمانندمار،مارمولک و خرس
و پرندگان به علت سرما از منطقه ی سردسیر به منطقه ی گرم سیر مهاجرت می کنند
و همچنین دراین فصل سفره های زیرزمینی و چشمه ها و رودخانه ها پراب می شوندو زمین را برای کشت و کاربهاری اماده می کنند.
نتیجه گیری:
زمستان یکی از پرنشانه ترین فصل های خداوندمی باشد.این فصل این نتیجه را به ما می دهد که خداوندقادر و توانا می تواند مردگان را در روز رستاخیز زنده کندو بهار بعداز امدن زمستان بهترین نشانه ی ان می باشد.
مطلب مشابه: انشا با موضوع هدف زندگی + مجموعه 4 انشا زیبا در مورد اهداف زندگی
انشای زیبای توصیف زمستان
زمستان، فصلی است که وقتی از خواب بیدار می شویم هنوز همه جا تاریک است . فصلی است که دوست داریم بخوابیم . زمستان یعنی شاید فردا سوخته باشم، شاید هم قرار است یک عمر بسوزم …یعنی زهرا سرما خورده، یعنی زینب لباس پشمی ندارد، فاطمه امسال هم چکمه نمی خرد. یعنی سیران می خواهد دکتر شود و همه سرما خورده ها را درمان کند. مریم هر روز کتک می خورد . یعنی معلم عزیزمان یک سال پیرتر شد.
زمستان یعنی بابا جانمان با هزار امید شال گردنش را به دور گردن من انداخت تا گرمم شود . یعنی مامان عزیزمان صبحانه دو قاشق عسل به ما داد تا داغ شویم . یعنی وقتی از در بیرون می رویم باز هم همه جا تاریک است . یعنی شهر در امن و امان است و ما قرار است روزی بزرگ شویم . وزیر شویم، وکیل شویم، لباس پشمی بپوشیم، یاد شین آباد هم نیافتیم.
زمستان یعنی وقتی به معلم عزیزمان سلام می کنیم صدایمان بلرزد، معلم عزیزمان حالمان را بپرسد، ما بگوییم خوبیم . پاهایمان سردشان است، خواهر فاطمه دارد عروس می شود، مریم دفتر مشقش را جا گذاشته و دعا می کند معلممان نفهمد، بخاری خاموش است، هنوز مدرسه، گاز کشی نشده و کدخدا روز به روز چاقتر می شود. تخته هنوز گچی است، معلم آسم می گیرد، لاغر می شود، دستهایش پینه می بندد، زهرا دیگر اجازه ادامه تحصیل ندارد، بابا جان شال گردنش را دیگر نمی خواهد، پدر مریم زن دوم گرفته،، پدر زینب زندان است، سیران می خواهد دکتر شود ….آه سیران، سیران ….
زمستان یعنی بخاری روشن شد. گرم شد، داغ شد و گر گرفت …. زمستان یعنی آتش، یعنی جیغ، فریاد، فداکاری معلم برای خارج کردن بخاری از اتاق، یعنی دود، شال گردن، سیران، زهرا، فاطمه، آتش، شین آباد ….
زمستان یعنی …. سیران سوخت
انشا درباره زمستان در کوهستان
کوهستانهای پوشیده از برف در فصل زمستان، منظرهای بسیار زیبا و دیدنی دارند. سپیدی برفها در شیبهای تند کوه و زلالی جویبارهای یخزده، طبیعت کوهستان را به بهشتی زمینی تبدیل میکند. زیباییهای این فصل در کوهستان جلوهی دیدنیتری دارد. چهرهی واقعی زمستان را در کوهستانها و کوهپایهها بهتر میتوان دید.
فصل زمستان، مناظر طبیعی کوهستان را بهطور کامل دگرگون میکند و زیباییهای بکر و باشکوهی را به نمایش میگذارد. هوای کوهستان در فصل سرد و خشک زمستان به شدت سرد میشود و دما به زیر صفر درجه میرسد. بادهای طوفانی و وزشهای شدید باد و بارش برف گاهی اوقات در ارتفاعات شدت میگیرد و باعث ایجاد کولاک و به هم ریختن تردد مسیرهای کوهستان میشود. بارشهای سنگین و مداوم برف در کوهستانها در طول زمستان ادامه دارد و گاهی چندین متر برف در مسیرها و قلههای کوهستان جمع میشود. درختان کهنسال کوهستان در برابر وزن سنگین انبوه برف خم میشوند و مناظر بسیار زیبایی را پدید میآورند.
آبشارهای زلال کوهستانی در سرمای شدید زمستان بهطور کامل یخ میزنند و آبشارهای یخی شگفتانگیز و باشکوهی را ایجاد میکنند که چشم هر بینندهای را به خود خیره میکند. غارها و صخرهها نیز در اثر یخبندان ظاهری بسیار زیبا و جذاب پیدا میکنند. حیات وحش کوهستان نیز در زمستان با چالشهای زیادی روبروست. خرسهای قهوهای کوهستاننشین در زمستان به خواب عمیق و طولانیمدتی فرو میروند. آنها غارها را برای خوابیدن انتخاب میکنند تا از سرما و برف در امان باشند. این خرسها قبل از شروع خواب زمستانی، مواد غذایی فراوانی مانند ماهیهای رودخانه، حشرات، انواع میوههای جنگلی و عسل را ذخیره میکنند تا انرژی بدنشان به میزان کافی افزایش یابد.
سنجابهای قهوهای و سنجابهای زمینی نیز لانههای گرم و امنی در تنه درختان تو خالی و در زیر برف میسازند و با ذخیرهسازی دانهها، مغزها و میوههای خشک، خود را برای یک خواب طولانی آماده میکنند. جوندگانی مانند موش صحرایی، سمج و موش خرما نیز در طول پاییز با حمل مواد غذایی به درون لانههای زیرزمینی خود در دل کوهستان، برای خواب زمستانی آماده میشوند. آنها معمولاً تا بهار در این لانهها به خواب میروند. حیواناتی مانند گرگ و روباه نیز با رشد پوست و موهای بسیار ضخیم و چرب در زمستان، خود را در برابر سرما محافظت میکنند. آنها همچنان به شکار طعمههای کوچک مانند خرگوش میپردازند تا گرسنه نمانند. سگهای کوهستانی و سایر گرگها نیز با پوشش بسیار ضخیم و لایههای چربی فراوان، قادر به مقاومت در برابر سرمای شدید هستند. آنها در طول زمستان به دنبال طعمه و غذا میگردند.
پرندگانی مانند کبک و سینهسرخ از پرندگان ساکن کوهستانها در زمستان هستند که با یافتن دانهها و غلات زیر برف، از گرسنگی در امان میمانند. همچنین پرندگان شکاری مثل عقابها و شاهینها برای شکار موش و سایر طعمهها در کوهستان باقی میمانند. حیوانات کوچکی همچون موش صحرایی، موش کور و خرگوش نیز با حفر سوراخها و لانههای گرم در زیر برفهای ضخیم، خود را از یخبندان در امان نگه میدارند. آنها مواد غذایی مانند دانهها و میوههای خشک را در لانهشان ذخیره کردهاند تا در طول زمستان از گرسنگی در امان بمانند.
در مجموع، زمستان در کوهستانها با وجود سرما و طوفانهای شدید، زیباترین مناظر طبیعی را به نمایش میگذارد. پوشش برف ضخیم، آبشارها و رودخانههای یخزده و حیات وحش منحصربهفرد، از جاذبههای کوهستان در فصل سرد است. حیوانات و انسانها با سازگاریهای خاص خود توانستهاند در این محیط سخت زندگی کنند. زمستان در کوهستان فرصتی فراهم میکند تا عظمت طبیعت را از نزدیک مشاهده کنیم و لذت تماشای مناظر بکر و زیبا را ببریم.
انشا درباره پرندگان در زمستان
فصل زمستان همواره برای موجودات زنده چالشبرانگیز بودهاست. سرمای طاقتفرسا و کمبود غذا، بقا را برای حیوانات و پرندگان دشوار میسازد. اما نکتهی جالب این است که پرندگان کوچک با چه زیرکی و هوشمندی راههایی برای ادامه حیات در این شرایط سخت به دست میآورند. در این نوشته، قصد دارم با جزئیات بیشتری به بررسی زندگی پرندگان در زمستان بپردازم.
یکی از راههای اصلی پرندگان برای مقابله با سختیهای زمستان، مهاجرت به نقاط گرمسیر است. پرندگان مهاجر معمولاً از اوایل پاییز آماده سفرهای طولانی خود به سمت جنوب و نقاط گرمتر میشوند. پرستوها پرندگانی مهاجر هستند که هر ساله مسافتهای طولانی را از شمال به سمت آفریقا و جنوب اروپا طی میکنند. مهاجرت برای آنها پرخطر است، اما چارهای جز این ندارند تا در برابر سرما محافظت شوند.
سایر پرندگان مهاجر مانند بلبل، مرغابی، لک لک و پرستوی دریایی نیز راهی مسیرهای طولانی به سوی جنوب میشوند. برخی از این پرندگان هزاران کیلومتر را طی میکنند تا به مقصد برسند. البته متاسفانه تعداد زیادی از آنها در این مسیر طولانی جان خود را از دست میدهند. اما تمام پرندگان به مهاجرت روی نمیآورند. برخی از آنها در فصل سرما در مناطق خود باقی میمانند. مانند گنجشک، زاغ، جغد، کلاغ و عقاب که در محل زنگیشان میمانند. آنها نیز باید راهحلهایی برای تأمین غذا و حفظ گرما پیدا کنند. گنجشکها و سایر پرندگان کوچک دانهها و غلات ریخته شده در مزارع و پارکها را جمعآوری میکنند. زاغها و کلاغها در شهرها غذاهای باقیمانده را میخورند. پرندگان شکاری مثل عقاب و شاهین نیز با شکار موشها و سایر جانوران کوچک زندگی میکنند.
علاوه بر تهیه غذا، پرندگان در فصل زمستان باید راههایی برای مقابله با سرما بیابند. آنها لانههای گرم و خوبی درون درختان، غارها یا ساختمانها میسازند. همچنین با پر و پشم ضخیمتر، خود را در برابر سرما محافظت میکنند. برخی پرندگان هم به صورت گروهی زندگی و آشیانه میسازند تا تا با گرمای بدن یکدیگر، گرم بمانند. مانند گنجشکها که به صورت دستهجمعی درون درختان و ساختمانها آشیانه دارند و گرمای بدنشان را به اشتراک میگذارند.
علاوه بر اینها، برخی از پرندگان در طول روز به دنبال غذا میگردند و شبها به لانههای گرم خود میروند تا انرژی حفظ کنند. آنها با این روشها تلاش میکنند تا از آسیب سرما و گرسنگی در امان بمانند. البته با وجود همه تلاشها، برخی از پرندگان ضعیف و مسن توان مقابله با سختیهای زمستان را ندارند و جان خود را از دست میدهند. اما به طور کلی میتوان گفت پرندگان با استفاده از غریزه و هوش طبیعی خود تا حد امکان سعی میکنند زنده بمانند و در فصل زمستان آسیبی نبینند.
در مجموع دیدیم که پرندگان با استفاده از هوش طبیعی و غریزهی خود، راهکارهای مختلفی برای ادامه حیات در زمستان به کار میگیرند. مهاجرتهای طولانی، ذخیرهسازی غذا، ساخت لانههای گرم و محافظت از بدن در برابر سرما، از جمله این راهحلها هستند. توجه و حمایت ما از پرندگان در این فصل سخت میتواند به بقای آنها کمک کند.
زیبایی هایی فصل زمستان
قلم را در دستانم میگیرم و انشای خود را آغاز میکنم. البته بر همگان واضح و مبرهن است که فصل زمستان فصل خیلی خوبی است و به نظر ما این فصل یکی از 4 فصل خوب سال می باشد!!!! ما زمستان را به چند دلیل خیلی دوست داریم که مهمترین دلیلش هم این است که شب چله و چهارشنبه سوری در این فصل قرار دارد و ما میتوانیم مقدار زیادی ترقه زیر پای دختر همسایه بیندازیم و حسابی خوشمان بیاید!! البته این فصل مزایای زیادی هم دار…د که یکی از آن تعطیلی زیاد مدرسه ها می باشد!!! البته اگر از بعد کارشناسی هم به این فصل نگاه کنیم میتوانیم فواید دیگری هم ببینیم!! و چون پدرمان بگفته خودش یکی از کارشناسان خبره در امر زمستان میباشد!! ما نیز اطلاعاتمان در مورد این فصل زیاد است!! برفهایی که در زمستان میبارند به چند دسته تقسیم شده اند که ما با استفاده از اطلاعات بابایمان آگاهی زیادی نسبت به آن داریم!! بابایمان به وقت بارش برف با یک پاروی خیلی خوب میرود و برفهای خانه های مردم را پارو میکند و از این راه پول خوبی بدست می آورد و به همین خاطر است که برف را خوب میشناسد و میتواند حسابی برایمان در مورد نوع برف صحبتهای کارشناسی کند!!! البته زمستان ایراداتی هم دارد که مهمترینش سردی هوا می باشد که در این شرایط هم انسان باید به فکر راه چاره باشد و بابایمان که انسان خیلی تیز هوشی می باشد راههای صحیح مصرف انرژی را میداند!! بطور مثال او در شبهای زمستان مادرمان را محکم بغل میکند و میمالد تا مادرمان از سرما تلف نشود!!! ما تصمیم داریم وقتی بزرگ شدیم یک بخاری خیلی بزرگ بخریم تا مادر فرزندانمان از سرما نلرزد و ما مجبور نباشیم او را هی بغل کنیم!!!! البته بابایمان یک مثال خیلی جالب هم در مورد خانوم ها دارد!! او می گوید در زمستان آنجایمان قندیل میبندد اما نمیدانم جطور این خانومها بدون جوراب به بیرون میروند و سردشان نمی شود!!! البته ما هنوز نفهمیدیم کجای بابایمان قندیل میبندد!!! ما راههای بسیاری برای تفریح در زمستان بلد هستیم که یک مقداری از آنها را برایتان شرح میدهیم تا شما هم یاد بگیرید!!! راه اول اسکی کردن میباشد که به عنوان یک ورزش خیلی مفرح در دنیا شناخته شده میباشد! طریقه اسکی به این صورت میباشد که بعد از بارش برف مقداری زمین مورد نظر را لگد مال نموده تا برفش سفت شود و بعد به وسیله یک کفش که زیرش صاف میباشد بر روی آن بسرعت دویده و بایستیم!!! این یکی از ورزشهای مورد علاقه ما است که در آن تبحر خاصی داریم!!!! ورزش بعدی ساخت آدم برفی میباشد که اکثر شما بلد میباشید!! بابایمان یک بار با آقا جعفر باجناقش یک آدم برفی خیلی بزرگ ساخته بودند که ما خیلی از آن خوشمان آمده بود و یک بادمجان هم پایینش زده بودند که مادر و خاله مان از آن خیلی خوششان آمده بود!! البته به نظر ما آدم برفی بدون بادمجان زیباتر میباشد!!! ورزش مفرح سوم هم این است که گلوله برفی بسازید و جایی قایم شوید و مردمی که مثل خنگها در حال عبور هستند را بزنید و بعد بخندید!!! خواهرمان هم فصل زمستان را خیلی دوست دارد و همیشه در این فصل با دوستش که یک پیکان جوانان گوجه ای خیلی قشنگ دارد به گردش میروند و خوش به حالشان میشود!! البته فصل زمستان یک ایراد دیگری هم دارد که خیلی خصوصی میباشد!! و آن این است که نباید بعد از بارش برف بروی دیوار مستراح همسایه رفت و دخترش را دید زد چون اثر پای آدم بر روی دیوار میماند و آقا جهان پدر آدم را در می آورد!!!! ما از این انشا نتیجه میگیریم که فصل زمستان فصل خیلی خوبی میباشد و ما باید قدر آن را بدانیم!!!!!
همچنین : 5 انشا با موضوع زمستان
انشا در مورد زمستان -ویژگی های طبیعی – بارندگی – زندگی حیوانات و …
برای پایه تحصیلی کودکان -نوجوانان
مقدمه:
سال چهارفصل دارد،به اسم های بهار،تابستان،پاییز و در اخر زمستان،فصل سرما و برف و باران. با نام خداوند آفریننده زیبایی ها قلم در درست میگیرم و انشا خود را در مورد فصل چهارم سال یعنی زمستان زیبا آعاز میکنم .متن انشا :
زمستان همیشه حامل برف و باران و سرما بوده است وهمیشه خواهدبود.فصلی که خیلی از مردم ان را به خواب طبیعت تعبیر می کنند.
فصلی که روح ازبدن طبیعت خارج می شودوبه خواب موضعی می رودتا که نوروز و بهار فره برسد
ودوباره طبیعت نفسی تازه بکشدودباره زیبایی های خودرا به نمایش برساند.
زمستان فصلی است که ابرهای سیاه،اسمان را می پوشاند
وازان هابرف های سفید همچون مرواریدبه زمین می نشیندو زمین را سپیدپوش می کند.
انشا زمستان به زبان ادبی
گویی طبیعت لباس سپیدی پوشیده تا خودرا برای روز عیدوبهاراماده کندوجشن و پایکوبی به راه کندباامدن زمستان و باران زمین از اب و برکت خداوندسیراب می شودو درختان و زمین کم کم از بستر و ارامگاه خود بیرون می اید
گویی که دوباره متولدشده اند.فصل زمستان همچون همه ی فصل ها سه ماه دارد به نام های دی و بهمن واسفند.
دراین فصل بعضی از حیوانات به خواب زمستانی می روندمانندمار،مارمولک و خرس
و پرندگان به علت سرما از منطقه ی سردسیر به منطقه ی گرم سیر مهاجرت می کنند
و همچنین دراین فصل سفره های زیرزمینی و چشمه ها و رودخانه ها پراب می شوندو زمین را برای کشت و کاربهاری اماده می کنند.
انشا در مورد زمستان به زبان ساده
نتیجه گیری:
زمستان یکی از پرنشانه ترین فصل های خداوندمی باشد.این فصل این نتیجه را به ما می دهد که خداوندقادر و توانا می تواند مردگان را در روز رستاخیز زنده کندو بهار بعداز امدن زمستان بهترین نشانه ی ان می باشد.
مطلب مشابه: انشا با موضوعات آزاد + چند نمونه با موضوعات مختلف و پیشنهادی آزاد
انشا در مورد زمستان برای دانش آموزان همه پایه ها
مقدمه انشا در مورد زمستان
به نام خالق زیبایی ها،زیبایی که با تغییر هر فصل در پیش روی ما قرار می دهد،زیبایی هایی مانند سفیدی و پاکی برف های زمستان.بدنه انشا در مورد زمستان
وقتی دانه های ظریف برف رقصان روی زمین می نشینند.وقتی درختان تن عریان خود را بغل می گیرند و اخرین برگ های خود را در کف خیابان پهن می کنند.تمامی خیابان پر می شود از صدای پرندگان که از سرمای زمستان بی جا و غذا مانده اند.و زمستان آرام آرام شهر را در بر می گیرد.اما دل های ما با عشق و محبت یکدیگر گرم است.آسمان شهر پر می شود از ابرهای تیره و تار که به جنگ هم می روند و صدای غرش انها گوش ها را می خراشد.اما زمستان فصل زیبای خدا، پر است از شگفتی،بارش دانه های معصوم برف شهر و درختان را سفید پوش می کند.دوبار شهر پر می شود از فریاد کودکان که با شوق آدم برفی می سازند و شال گردن خود را به مهربانی دور گردن انها می اندازند.کوچه ها پر می شود از صدای دورگردی که لبو و باقالی داغ می فروشد،و خوردنش که در هوای سرد عجیب می چسید. زمستان فصل زیبای خداست.
خاک تشنه از برف و باران سیرآب می شود تا دوباره در بهار سرسبزی را نشان ما بدهد.کولاک، رودخانه های یخی، بادهای طوفانی این چهره واقعی زمستان سخت است که مردم را به وحشت می اندازد. حال و هوای غم انگیز و خواب آلود آن با شب های تاریک طولانی و فضای سرد همراه است اما برخلاف این واقعیت، زمستان سال ها منبع الهام ادبی بوده و هنوز هم باقی مانده است.زمستان فصل خوبی برای تماشای این زیبایی ها است تا چشم برهم بزنی فصل بهار از راه می رسد پس باید از این زیبایی ها لذت ببریم.
نتیجه گیری انشا در مورد زمستان
زمستان یکی از زیباترین فصل های خداست،گرمای دل ما می تواند سردی زمستان را با خود ببرد.هوای هم را داشته باشیم.